با مولایم علی (علیه السلام) در جنگ نهروان بودم بعد از قتل آنها (نهروانیان) تعدادی از مردم در درون خود دچار شبهه شدند، علی (علیه السلام) فرمود:‌ای مردم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد مردمی ‌به ما خبر داد که همانند تیری که از کمان خارج می‌شوند و هرگز بر نمی‌گردند، از دین خارج می‌شوند، علامت‌ این امر آن است که در میان آنان مردی سیاه چرده با دست معیوب وجود دارد که گوشت اضافی آن همانند پستان زنان است (او به ذوالثدیه معروف است). علی (علیه السلام) دستور داد آن مرد را در میان کشته‌ها پیدا کنید. جنازه او در کنار نهر پیدا شد و علی (علیه السلام) تکبیر گفت و فرمود خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) راست گفتند و مردم پس از ‌ایشان تکبیر گفتند و شادمان شدند و شبهه آنها مرتفع شد[۳۵۴]
در خصوص خوارج و انحراف آنها و حقانیت امام علی (علیه السلام) در برخورد با آنان احادیث متعددی در المسند با مضمون واحد و تعابیر گوناگون وارد شده است. [۳۵۵]
از دشمنان نام ونشان دار امام علی (علیه السلام) در تاریخ خوارج هستند که احادیث منقول از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آنان را خارج شده از دین معرفی می‌کند و میزان و معیار حقانیت امام علی (علیه السلام) را در مبارزه نمایان با آنان آشکار می‌کند.
احادیث حاوی کشته شدن ذوالثدیه در جنگ خوارج در کتب ابن‌حنبل که صاحب روضات الجنات[۳۵۶] او را جد ابن‌حنبل می‌داند و کشته شدن او را علت کینه و عدم پذیرش ولایت امیرالمومنین علی (علیه السلام) از سوی ابن‌حنبل دانسته است، متعدد ذکر شده است. نتیجه مترتب بر این انتساب یعنی عدم پذیرش ولایت علی (علیه السلام) به‌خاطر ذوالثدیه مطلبی قابل تامل است.
به‌نظر می‌رسد منبع صاحب روضات الجنات متوفای ۱۳۱۳ در این مورد مناقب ابن شهر آشوب متوفای ۵۸۸ است. او از رجال کشی نقل می‌کند: «أَنَّهُ کَانَتْ عَدَاوَهُ احْمَدَ بْنِ‌حَنْبَلٍ لِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَنَّ جَدَّهُ ذَا الثُدَیَّهِ قَتَلَهُ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ النَّهْرَوَانِ». [۳۵۷]
ذکر انحراف خوارج در فقرات متعدد المسند ابن‌حنبل، نسبت مذکور را با تردید جدی مواجه می‌کند.
ابن‌حنبل مطلب حاکی از کینه به امام علی (علیه السلام) ابراز نکرده است و ذکر کشته شدن ذوالثدیه و مذمت گروه خوارج از لسان پیامبر (صلی الله علیه و آله) مبین تبری ابن‌حنبل از آنان و تایید مواضع امام علی (علیه السلام) در مقابله با آنان است.
یکی از فجایع تاریخ اسلام واقعه کربلا در سال ۶۱ هجری و جنایت بنی امیه در حق خاندان پر عظمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است. ابن‌حنبل اهل عراق را به‌خاطر فاجعه کربلا مستوجب مذمت می‌داند.
طبق حدیثی ابن‌ابی نعیم نقل می‌کند:
فردی پیش ا‌بن‌عمر آمد و در مورد خون پشه‌ای از او سوالی کرد. ا‌بن‌عمر پرسید اهل کجایی؟ جواب داد، اهل عراق. ا‌بن‌عمر گفت به ‌این آدم توجه کنید، از ما در مورد خون پشه سوال می‌کند در حالی که اهل عراق پسر دختر رسول الله (صلی الله علیه و آله) را کشتند. از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم در مورد حسن و حسین می‌فرمود:‌ اینها دو گل من در دنیا هستند. [۳۵۸]
دشمنان اهل‌بیت (علیهم السلام) به‌خاطر قتال و شمشیر کشیدن بر آنها از انتساب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که متضمن شرافت خاص و مایه مباحی و افتخار است، محروم شده‌اند و همه محاربین اهل‌بیت (علیهم السلام) از‌ این حیث حکم واحد دارند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «کسی که بر علیه ما سلاح بکشد از ما نیست». [۳۵۹]
در حدیث دیگر حضرت فرمود: «کسی که بر علیه ما از اسلحه استفاده کند از ما نیست». [۳۶۰]
ابن‌ابی اوفی گفت شنیدم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌فرمود: «خوارج سگهای آتش جهنم هستند». [۳۶۱]
عبدالله بن اوفی می‌گوید: «از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که می‌فرمود: سعادت مند کسی است که با خوارج در جنگ باشد. ناقل سه مرتبه حرف خود را تکرار کرد». [۳۶۲]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قاتلین خوارج را به راست کیشی و درست کرداری بشارت داده و از خوارج به‌عنوان سگهای آتش نام برده است. لذا امام علی (علیه السلام) و یارانش مورد تمجید خاص رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قرار گرفتند و خوارج تقبیح شدند.
ابو امامه باهلی وقتی سرهای بریده شده خوارج را دید سه مرتبه گفت: «سگهای آتش و در توصیف آنها اضافه کرد: بدترین کشته شده‌ها در زیر آسمان و کسانی آنها را کشته‌اند بهترین کشته‌ها هستند». [۳۶۳]
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حدیثی جایگاه و موقعیت قاتل امام علی (علیه السلام) را با مقایسه‌ای معنی دار مشخص می‌کند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) از علی (علیه السلام) پرسید: شرورترین از پیشینیان (اشقی‌الاولین) کیست؟ علی (علیه السلام) گفت: خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) بهتر می‌دانند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: پی کننده ناقه صالح شر الاولین است. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سوال کرد، شرور ترین از بعدیها (اشقی‌الآخرین) کیست؟ علی (علیه السلام) عرض کرد خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) بهتر می‌دانند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: قاتل تو اشقی‌الآخرین است[۳۶۴]
در احادیث منقول ابن‌حنبل برخلاف ابن‌تیمیه تفاوتی در محاربین اهل‌بیت (علیهم السلام) نیست و ا
ز همه آنها مذمت شده است.
با توجه به توصیف پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد قاتلین عمار صحابی بزرگ، قاسطین و شامیان یاغی بر امیرالمومنین علی (علیه السلام) به شکل آشکار و جبهه مقابل آنها به‌صورت مضمر، تعیین موقعیت شده‌اند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در چند نوبت فرمود: «پسر سمیه تو را گروهی طغیانگر خواهند کشت».[۳۶۵]
محمد بن ‌عماره بن خزیمه بن ثابت نقل کرد: «ما زال جدی کافا سلاحه یوم الجمل حتی قتل عمار بصفین، فسل سیفه، فقاتل حتی قتل، قال سمعت رسول الله (صلی الله علیه و آله) یقول تقتل عمارا الفئه الباغیه». [۳۶۶]
علاوه بر ‌اینکه شهادت عمار در جنگ صفین، دلیلی آشکار بر انحراف معاویه و شامیان بود، به‌شهادت رسیدن خزیمه انصاری معروف به ذوالشهادتین در جنگ صفین در رکاب علی (علیه السلام)، [۳۶۷] تاییدی دیگر برانحراف جبهه مقابل علی (علیه السلام) است.
با توجه به تایید امیرالمومنین علی (علیه السلام) توسط عائشه و احادیث ناظر به انحراف مارقین و قاسطین، مواضع هر سه فرقه (ناکثین، قاسطین، مارقین) توسط ابن‌حنبل به‌صورت آشکار و مضمر محکوم شده است.
۱۶- تلفیق تکریم و تحیت اهل‌بیت (علیهم السلام) با ستون دین نماز:
بزرگترین و مهمترین جلوه بندگی در مقابل خداوند عالمیان نماز است و از آن به اساس و ستون دین یاد شده است. درود و تحیت به اهل‌بیت (علیهم السلام) به هنگام تشهد و توصیه اکید نبوی (صلی الله علیه و آله) به تسبیحات اربعه موسوم به تسبیحات حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بعد از نماز به‌عنوان ذکر مکمل، تاکیدی بر مقام منیع و انحصاری اهل‌بیت (علیهم السلام) است.
نقل شده است که فاطمه (سلام الله علیها) درخواست مستخد‌‌می ‌برای کمک به اداره امور زندگی داشت که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بهتر از آن چیزی که می‌خواهی تو را دلالت می‌کنم و تسبیحات اربعه را بیان فرمود».[۳۶۸]
مفاد حدیث در روایتهای دیگر نقل شده است. [۳۶۹] مفاد حدیث اخیر در روایتی دیگر با‌ این عبارت کامل شده است که علی (علیه السلام) فرمود: «این تسبیحات را بعد از بیان پیامبر (صلی الله علیه و آله) حتی شب جنگ صفین ترک نکردم». [۳۷۰]
در نقلی دیگر در پایان‌ روایت ‌این عبارت گزارش شده است: «. . . الا اخبرک عنی و عن فاطمه؟ کانت ابنه رسول الله(صلی الله علیه و آله) من اکرم اهله علیه و کانت زوجتی. . . ». [۳۷۱]
طبق نقل عبد الرحمن، جبرئیل به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بشارت داد که خداوند می‌گوید: «هرکسی به تو درود بفرستد به او درود می‌فرستم و هر که با تو در دوستی باشد با او دوست هستم». [۳۷۲]
تحیت به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و آل رسول (علیهم السلام) از زبان ‌ایشان در منابع اهل‌سنت‌ و کتب ابن‌حنبل با وضوح و به نحو غیر قابل تاویل بیان شده است.
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سوال می‌شود نحوه درود بر شما چگونه است؟ حضرت می‌فرماید: بگوئید: «اللهم صل علی محمد و علی آل محمد، کما صلیت علی ابراهیم، انک حمید مجید و بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم انک حمید مجید». [۳۷۳]
پاسخ الهی به درود مردم بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و خاندان اهل‌بیت (علیهم السلام)، مضاعف و چند برابر است «من صلی علی واحده صلی الله علیه عشرا». [۳۷۴]
۱۷- علی (علیه السلام)موید بامداد الهی:
تایید الهی در نبرد با کمک‌های خاص و امداد با فرشتگان مقرب از فضیلتها و مناقب اهل‌بیت (علیهم السلام) است و تاییدی بر رفتار و کردار آنها در نسبت سنجی بین ‌ایشان با مخالفین است.
در خطبه القایی حسن بن علی (علیه السلام) بعد از شهادت علی (علیه السلام) از هبیره نقل شده است که وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) علی (علیه السلام) را با پرچم مامور جنگ می‌نمود، جبرائیل در سمت راست و میکائیل در جانب چپ او بود و علی (علیه السلام) تا پیروزی از جنگ دست بر نمی‌داشت. [۳۷۵]

منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است