واکاوی معنای واژههای اساسی تاثیر مهمی در فهم موضوع مورد بحث و هدف نویسنده دارد. در هر تحقیقی اصطلاح شناسی[۳۸] بهعنوان بحثی دارای اولویت مورد اهتمام قرار میگیرد. قبل از ورود بهبحث اصلی توضیحاتی پیرامون اصطلاح و واژگان کلیدی ضروری است.
۱- منزلت و وجاهت:
منظور از منزلت، جایگاه و موقعیت فرد یا افرادی در نگاه و قضاوت دیگران است که رتبه و مقبولیت و وجاهت افراد را مشخص مینماید.
ابنفارس نزدیکی معنوی را به درجه و منزلت معنی کرده است. [۳۹]
فراهیدی مکانت و منزلت را هم معنی تلقی میکند. [۴۰]
در کتاب المحیط منزلت به معنای وجاهت اخذ شده است. [۴۱]
ابنمنظور رتبه و مرتبه در نزد دیگران را منزلت معنی کرده است. و الرتبه و المرتبه: المنزله عند الملوک و نحوها. [۴۲]
گاهی منزلت را به معنای درجه گرفته است. [۴۳]
در معنی منزلت رفعت درجه و مقام نیز مراد است. [۴۴] لذا کلمهای است که بدون قرینه خاص دلالت بر مدح میکند.
دهخدا در خصوص منزلت تحت تاثیر لسان العرب معتقد است؛ منزله: ماخوذ از تازی(عربی) به معنای رتبه و درجه و یا به مقام و جای میباشد. [۴۵]
فیومی منزلت را به معنای رتبه تلقی میکند. [۴۶]
طریحی هم منزلت را به مرتبه معنی کرده است. [۴۷]
در لغتنامههای دیگر نیز همین مطلب مورد اشاره قرار گرفته است.
منزله: رتبه، درجه، مکانه. [۴۸]
در تاج العروس منزلت، درجه و رتبه به یک معنی اخذ شده است. [۴۹]
۲- نظریه تثبیت و اجلال:
پذیرش منزلت والای اهلبیت (علیهم السلام) در اسلام بدون دخل و تصرفی که منقصتی بر جایگاه آن بزرگواران وارد کند.این نظریه با توجه بهنصوص دینی (کتاب و سنت)، انبوهی از فضایل و مناقب اهلبیت (علیهم السلام) را که مشیر بهجایگاه بی بدیل آنها در اسلام است، مورد تصریح و تاکید قرار میدهد.[۵۰] طبیعی است که نظرات تجلیلی و تثبیتی با توجه به لوازم مذهبی اهلسنت و شیعه متفاوت است و نتایج مستخرج از آنها در مواردی هم پوشانی و هم افزایی ندارند.
۳- نظریه تنقیص:
کاستن عمدی و مغرضانه از جایگاه اهلبیت (علیهم السلام) که در نصوص دینی یعنی قرآن و روایات منقول از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و بزرگان اهل اسلام وارد شده است و انکار فضایل و مناقب و تفسیر و تاویلهای ناروا که به آن منزلت آسیب برساند و نگاه دیگران را به آنها مخدوش کند. [۵۱]
۴- نگاه تفریطی:
ورود در مجادلات بیحاصل و وسواس نابجا در مفاد نصوص ناظر بهمنزلت و فضایل اهلبیت (علیهم السلام) و عدم رعایت لوازم بحث در این خصوص. در نگاه تفریطی و تقلیلی جایگاه اهلبیت (علیهم السلام) بهصورت موجبه جزئیه مورد قبول واقع میشود اما به تمام آن و لوازمش پایبندی وجود ندارد.این دیدگاه بر خلاف تنقیص واجد جنبه اثباتی است اما ناقص میباشد و مشتمل بر تمام فضایل و مناقب مثبت برتری اهلبیت (علیهم السلام) نیست. [۵۲]
۵-اهلبیت (علیهم السلام):
معنی اهلبیت نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) در این پژوهش از پیوند ازدواج امام علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آغاز میشود و با ائمه اهلبیت (علیهم السلام) تا حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه) ادامه مییابد.[۵۳]
در میان اندیشمندان اسلامی تردیدی در جایگاه والای اهلبیت (علیهم السلام) وجود ندارد. مهمترین بحث در این زمینه افراد مشمول عنوان اهلبیت (علیهم السلام) است یعنی افرادی از منسوبین پیامبر (صلی الله علیه و آله) که معنون بهاین عنوان فخیم و عظیم هستند. جامعه شیعه اهلبیت (علیهم السلام) را در خاندان نسبی و نه سببی آنهم افراد خاصی از بنیهاشم و سلسله خاندان امام علی (علیه السلام) و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) محدود میکند. دو واژه «آل» و «عترت» نیز از حیث شمول مصداقی در روایتها با اهلبیت مترادف هستند. مرحوم طوسی شیخ الطائفه از مفسرین قرن پنجم[۵۴] و مرحوم طبرسی از مفسرین قرن ششم، [۵۵] ضمن رد شمول مفهوم اهلبیت (علیهم السلام) بر ازواج النبی (صلی الله علیه و آله)، سیاق آیات و احادیث مربوط را دلیل قاطعی مبنی بر صحت نظر شیعه در مورد مصادیق اهلبیت (علیهم السلام) میدانند.