بسیار مایه تاسف است که ما درونگراها اغلب دچار سوءتفاهم و قضاوت نادرست هستیم. مردم تمایل دارند فکر کنند و باور کنند که ما عجیب هستیم و دوست نداریم خانه های خود را ترک کنیم ، با مردم صحبت کنیم یا دوست داشته باشیم. ما از زندگی خصوصی لذت می بریم و تمایل داریم افکار خود را برای خود نگه داریم. در جامعه ای تا حدودی شاد و تقویت شده ، افرادی مانند ما می توانند بقیه را دچار سردرگمی کنند.

درک درون گرایان مهم است که با وجود این که این یک تصور غلط رایج است ، هیچ مشکلی در آنها وجود ندارد و آنها نیازی به تغییر یا “اصلاح” رفتارهای خود ندارند. شما در واقع بسیار عادی هستید! تصویرگر مارزی ویلسون کار بزرگی را انجام می دهد و به ما نشان می دهد که درونگرایی در کار خود خوب است. در زیر سه تصویر از کتاب او “دودل های درون گرا” آورده شده است.

اینطور نیست که من شما را دوست ندارم ، من واقعاً شما را دوست دارم. فقط برای من مهم است که وقت تنها داشته باشم تا بتوانم دوباره شارژ کنم.

قبل از قضاوت من را بشناسید.

اینکه من را درک نمی کنید ، به این معنا نیست که مشکلی در مورد من وجود دارد. قبل از قضاوت درباره من ، سعی کنید درک کنید.

در مهمانی ، همیشه مرا در حال بازی کردن با حیوانات می بینید.

من: این پسر واقعاً صادق و ناز است. قطعاً باید اجازه دهم او مرا بیرون ببرد.
درون من: او را منفجر کنید و به خانه بروید و در عوض به او فکر کنید.

من مردم را می ترسانم زیرا خودم تنها هستم.

من خیلی غرق در اضطراب هستم. تخت خوابم و گربه ام را به من بدهید.

افکار درونی من قلبم را پر کرده است.

این شور است ، یا چیزی نیست.

من چیزی نمی خواهم جز اینکه به خانه بروم ، با کتاب مورد علاقه ام روی مبل بخوابم و یک فنجان چای خواب آور بنوشم.

گروه های زیادی از مردم برای مدت طولانی باعث می شود پوست من خزیده شود.

با من صحبت نکنید ، فقط برایم غذا بیاورید و رهایم کنید.

آیا می توانیم به قسمتی که در سکوت پوست سر من را ماساژ می دهید برویم؟

شما نیازی به درک من ندارید و من نیازی ندارم که خودم را برای شما توضیح دهم.

فراموش نکنید که افراد آرام شما را شگفت زده خواهند کرد!

گاهی اوقات واقعاً تعجب می کنم که چرا حتی زحمت ترک خانه را می کشم.