زمانی را به خاطر بیاورید که برای پایان دادن به یک کار تحت فشار زیادی قرار داشتید. هر روز که ناتمام می ماند ، یک حواس پرتی دائمی در سر شما خواهد بود. این احساس داشتن اضطراب جزئی (یا فلج کننده) از کارهای ناتمام ، اثر زیگارنیک نامیده می شود.

جنبه مثبت اثر زیگارنیک

به تعبیر عامیانه ، تجارت ناتمام را می توان به عنوان “اهداف شل” خلاصه کرد. از تحقیقات زیگارنیک ، او خاطرنشان کرد که انسانها – به ویژه ذهن یک انسان – وقتی همه چیز نامشخص است دوست ندارند . این یک پدیده طبیعی است و یکی از دلایلی که مردم می توانند به برخی برنامه های تلویزیونی وابسته شوند. بیشتر فینال های فصل با چوب لباسی به پایان می رسند و قبل از اتمام کار به مدت طولانی در ذهن فرد می کند. آنها را متقاعد می کند که بیشتر بخواهند. به همین دلیل است که فیلم هایی مانند Inception یا American Psycho مردم را از آنچه در واقع اتفاق افتاده است گیج می کنند. به هر حال ، من عاشق این نوع فیلم ها هستم ، این منطقی است که چرا وقتی لیست کارهای من دائماً پر است ، به ندرت می توانم آرامش داشته باشم. من اینطور دوست دارم ، این باعث می شود ذهن من کار کند. این جذابیت داشتن کارهای ناتمام است ، به ذهن اجازه می دهد تا به تنهایی در مناطق تفکر انتقادی و تئوری توسعه یابد. آیا شخصیت لئوناردو دیکارپیو در خواب است یا در واقعیت؟ آیا پاتریک بتمن واقعاً یک روان پریش است؟

جنبه منفی اثر زیگارنیک

اما ، تجارت ناتمام می تواند جنبه مضر آن را داشته باشد. همانطور که با بار کاری خود اشاره کردم ، می تواند استرس غیر ضروری زیادی را به زندگی افراد وارد کند ، به ویژه وقتی که مربوط به کار است. این ایده این است که دائماً مشغول باشید و هیچ وقت برای استراحت نداشته باشید زیرا تنها چیزی که به آن فکر می کنید این است که بخشی از کار باید انجام شود. این یک فشار اضافی برای یافتن زمان است تا مطمئن شوید که مهلت به پایان رسیده است یا چرخه های بی پایان کار به پایان رسیده و بررسی می شوند.

برای روابط ، این امر باعث می شود که افراد از کنار گذاشتن دوست پسرهای سابق/دوست دختر خود سخت باشند ، زیرا روابط شما با آنها مانند یک کار ناتمام است ، پس از وعده های فراوان و داشتن تخیل زیاد بقیه عمر خود را با آنها سپری می کنید.

به همین دلیل است که مرگ افراد مشهور که بدون هشدار اتفاق می افتد بسیار غم انگیز است. به عنوان مثال؛ مایکل جکسون ، پرنس و دیوید بووی.

چگونه کسب و کار ناتمام خود را مدیریت کنید

این یکی نادرست به نظر می رسد و استفاده از آن بسیار آسان است ، و واقعا اینطور است. برای انجام لیست ها! به جای اینکه ذهن خود را بارها و بارها در صفحات خود مرور کنید ، آن را بنویسید و زمان انجام آن را تعیین کنید. لپ تاپ من دارای یادداشت های چسبنده ای است که همه چیز را باید در چه روزی انجام داد و نوشت و همیشه به عنوان یک یادآوری وجود دارد ، نه یک مانع مضر. من بیشتر عادت کرده ام که بفهمم فشارها نباید مانع زندگی من شوند. زمانهایی را برای بقیه روزهایم متمایز می کنم تا بتوانم بیشترین کار را انجام دهم. من مثبت اندیشی طبیعی را که می تواند با اثر زیگارنیک ایجاد شود ، هدایت می کنم و به خلاقیتم اجازه می دهم در کار من حرکت کنند ، بدن شلوغی داشته باشم و چیزهایی را که نیاز دارم در مواقع ضروری به خوبی نشان دهم. به عنوان یک روزنامه نگار و نویسنده ، زندگی من یک ایمیل ثابت برای مهلت ها و تنظیم مقالات است ، بنابراین این لیست ها باعث می شود تا غافلگیر نشوید در حجم وسیع مشاغل ناتمام همیشه – و منظورم همیشه – در کمین است. در گوشه گوشه