1- یک شرکت یک جامعه است.
اغلب ، مدیران مانند شرکتها ماشین عمل می کنند. آنها با کارگران مانند ابزارهایی هستند که کار را به پایان می رسانند. شما می دانید وقتی یک رئیس عالی ندارید که روی ماشین ها و ابزارها متمرکز نیست ، بلکه ایجاد یک جامعه است. ایجاد یک اجتماع برای شرکتها نیز بهتر است ، زیرا فضای جامعه همکاری را تقویت می کند – جایی که ایده های شگفت انگیز از آنجا نشأت می گیرند.
2- مدیریت کنترل نیست.
یک رئیس عالی به عنوان آنها به عنوان “دستگاه کنترل” فکر نمی کند ، بلکه به عنوان یک مکانیسم رهبری است. یک رئیس خوب به جای اینکه همه افراد را زیر شست خود کنترل کند ، به دنبال الهام بخشیدن به افکار جدید و ایجاد ارتباطات جدید است.
3- کارمندان همسال هستند.
وقتی با شما به عنوان یک همسالان رفتار می شود نه به عنوان یک کودک ، می دانید که یک رئیس عالی دارید. برخورد منصفانه با شما باعث می شود که بیشتر و سریعتر کار کنید و یک رئیس خوب این را می داند و اولین کسی است که سعی می کند محیط “همسالان” را پرورش دهد.
4- انگیزه از بینایی ناشی می شود.
اگر رئیسی می تواند به شما انگیزه بدهد که آن رویا را به واقعیت تبدیل کنید ، پس می دانید که یک رهبر عالی دارید. از سوی دیگر ، اگر یک رئیس سعی کند با ترس انگیزه ایجاد کند ، پس می دانید که باید شخص دیگری را پیدا کنید که برای او کار کند.
5- تغییر مساوی با رشد است.
آیا تا به حال برای کسی کار کرده اید که می خواست کارها را همانطور که همیشه انجام می داد انجام دهد؟ این ناامیدکننده ترین چیزی است که تاکنون وجود داشته است. یک رئیس عالی در مواجهه با تغییرات عقب نمی افتد ، اما متوجه می شود که با تغییر ، پتانسیل رشد نیز وجود دارد. این نوع رشد می تواند به روحیه کارکنان و حتی مشاغل شرکت کمک کند.
6- کار باید سرگرم کننده باشد.
هیچ کس نمی خواهد هشت ساعت در روز را در یک محیط خسته کننده ، کهنه و حتی جهنمی بگذراند. اگر رئیس شما با کشیدن پای خود و شروع به کار در طول روز وارد کار می شود ، باید از آن بخش خارج شوید. روسای عالی معتقدند که کار باید سرگرم کننده باشد و با فراهم آوردن آن فضای سرگرم کننده ، افراد بیشتری مایل به سر کار رفتن هستند.
7- شکست بخشیده می شود.
مدیران خوب می دانند که شکست اجتناب ناپذیر است. این برای همه ما اتفاق می افتد و معمولاً زمانی اتفاق می افتد که چیزی بسیار قابل مشاهده در حال رخ دادن است. در مواردی که شکست اتفاق می افتد ، یک رئیس عالی کارمندی را مورد سرزنش قرار نمی دهد ، و باعث نمی شود او مانند یک آشغال به نظر برسد. در عوض ، آنها به نجات لحظه کمک خواهند کرد. سپس ، بعداً آنها از این تجربه به عنوان یک لحظه تدریس استفاده می کنند تا اطمینان حاصل شود که شکست دوباره اتفاق نمی افتد.
8- آنها مثال هستند.
آیا تا به حال رئیس داشته اید که فکر می کرد می توانند دیرتر بیایند و کمتر از کارمندان خود کار کنند؟ این بدترین است. یک رئیس خوب متوجه می شود که آنها مثال می زنند – از زمان شروع ، تا بهره وری ، و همه چیز در بین.
9- مراقبت از کارکنان.
یادگیری رفتار با کارکنان خود مانند یک انسان ، یکی دیگر از مواردی است که یک رئیس عالی معتقد است. هنگامی که یکی از کارکنان آنها دارای مشکلات سلامتی یا حتی مرگ در خانواده است ، یک رئیس بزرگ اولین فردی است که در آنجا می پرسد چگونه می تواند کمک کند.
10- یک سیب فاسد دسته را خراب می کند.
سرانجام ، یک رئیس واقعاً عالی می داند که یک کارمند بد می تواند کل تیم را پایین بیاورد. آنها فقط کار اضافی را روی کارکنان خوب خود جمع نمی کنند تا بهره وری از دست رفته خود را جبران کنند. در عوض ، آنها سریع تصمیم می گیرند که چگونه با این “سیب گندیده” کار کنند. مردم این رئیس را تعیین کننده می دانند و به مهارت های تصمیم گیری خود اطمینان خواهند داشت.