بسیاری از ما فضاهای مدیتیشن آرامی داریم که در صورت امکان به آنها عقب نشینی می کنیم. برخی ممکن است کمی تلاش کنند تا مانند قله کوه ، لبه دره یا مرکز مزرعه گل به آنجا برسند. دیگران مانند منظره بندر به خانه نزدیکتر هستند ، در باغی احاطه شده توسط طبیعت یا روی پشت بام زیر ستاره ها قرار دارند.

این مکانها برای فرار و شارژ مجدد در نظر گرفته شده اند اما اغلب اوقات اتفاق می افتد که وقتی به مناطق معمول خود باز می گردیم ، تقریباً بلافاصله پس از عبور از در ، تخلیه می شویم. چرا؟ چنگال شلوغی یا تغییرات آن ما را در قفل نگه داشته است.

درهم ریختگی به سرعت توسعه می یابد ، به ویژه هنگامی که زمان کمی در برنامه ما برای سازماندهی امور وجود دارد. همچنین می تواند ناشی از تجمعات گذشته از دوران کودکی که در یک اتاق زیر شیروانی ، اتاق زیر شیروانی یا زیرزمین پر شده است ، اما هنوز توانایی تسخیر خانه ها را دارند. نکته خوب این است که حتی وقتی شرایط به طرز چشمگیری احساس می شود ، هنوز هم می توان تغییری ایجاد کرد.

کلید این است که به سادگی سعی کنید همه چیز را با برداشتن چنگالهای احساسی و سایر وسایلی که سالهاست به آنها توجه نشده و بین آنچه که قابل مصرف است و آنچه غیرقابل مصرف است تشخیص دهید.

اگر گفتن این حرف راحت تر از انجام دادن آن است ، ناراحت نشوید. موارد زیر چند تمرین ذهنی است که باید در نظر داشته باشید تا به شما در طی این فرآیند کمک کند و امیدوارم فضای مراقبه را به زندگی خود بازگردانید.

1- سبک کردن بار

این است. این تمرکز اصلی است زیرا – بیایید با آن روبرو شویم – به هر طریقی دارایی های ما ما را سنگین می کند و ما را از برخی از بزرگترین تصمیمات زندگی باز می دارد. به عنوان مثال ، اگر شغل شما به شما این فرصت را بدهد که برای یک یا دو سال به یک کشور خارجی بروید ، اما به دلیل همه چیزهایی که جمع آوری کرده اید ، امکان پذیر نیست. یا شاید شما می خواهید مرخصی بگیرید و به مسافرت بروید اما برای پرداخت هزینه آپارتمان بزرگ خود که تا حدی به عنوان یک انبار عمل می کند ، به درآمد خود نیاز دارید.

هنگامی که نقطه کانونی بیشترین استفاده را از زندگی می کند ، آدرنالین شروع به پمپاژ می کند و کاهش آن بسیار ساده تر می شود. در عرض چند دقیقه کوتاه ممکن است وابستگی های احساسی به اشیایی را پیدا کنید که قبلاً احساس می کردند دیگر وجود ندارند. این بدان معناست که شما اولین گام ها را برای کاهش بار برداشته اید.

2- نمی توانید آن را با خود ببرید

بیشتر مواقع که ما به آینده فکر می کنیم در مورد پول ، تشکیل خانواده یا انجام نوعی سرمایه گذاری است. ما معمولاً چیزی را در نظر نمی گیریم که وقتی زمان ما در این جهان تمام شود ، چه اتفاقی برای وسایل ما می افتد.
اقتصاد

این یک فکر ناخوشایند است اما حقیقت این است که وقتی زمان رفتن ما فرا رسیده است ، نمی توانیم آن جعبه نامه های عاشقانه دبیرستانی یا ژاکت دوخته شده را با خود ببریم. به همین دلیل یک تمرین خوب برای کوچک سازی این است که فکر کنید اگر می توانید آنها را با ده یا بیست مورد کنار بگذارید.

انجام این کار به تمایز بین موارد غیر ضروری و آنچه واقعاً مهم است کمک می کند.

3- مثال

باشید
بسیاری از ما می دانیم که مقیاس بندی کارها چقدر سخت است زیرا ما بارها و بارها موفقیت و شکست را امتحان کرده ایم. با این حال ، در اصل ، تمایل به رها کردن همه چیز وجود دارد ، زیرا ما درک می کنیم که تجربه تغییر زندگی چگونه می تواند باشد.

این آرزو را در نظر بگیرید و با پیروی از اعتقادات خود برای پاکسازی طاق ، برای دیگران الگو باشید. این می تواند بارهای شخصی را رها کند و به دیگران نشان دهد که آیا شما نیز می توانید این کار را انجام دهید.

4- سلامت خود را در نظر بگیرید

در همه اینها وضعیت سلامتی ما بیش از حد جمع شده است بی نظمی گرد و غبار نان ها را آلوده می کند و هوای داخل خانه را آلوده می کند. همچنین استرس غیر ضروری ایجاد می کند ، به ویژه هنگامی که فشارهای روزانه از محل کار و روابط برای مقابله وجود دارد.

به همین دلیل است که اگر برای گذر از آن جعبه ها ، سطل ها و کمد ها نیاز به الهام بیشتری دارید ، در نظر بگیرید که پس از کوچک سازی و به هم ریختن محل سکونت خود چقدر شادتر و سالم تر خواهید بود.

در نهایت شما می توانید از این محیط آرام استفاده کنید و از آن برای مقابله با برخی دیگر از چالش های زندگی استفاده کنید.