برای اندازه گیری تصور از بدن کش به طراحی مقیاسی می پردازد که به نُه خرده مقیاس تقسیم می شود که هر کدام ابعادی از تصور از بدن را مورد سنجش قرار می دهند که عبارتند از:
1.ارزیابی ظاهر: احساسات فرد در ارتباط با جذابیت ظاهری و فیزیکی خود می باشد. بعبارتی این مقیاس بیانگر میزان رضایت و نارضایتی از ظاهر است که امتیاز بالا در آن نشان دهنده ی تصویر مثبت بدنی و بالعکس است.
2.جهت گیری نسبت به ظاهر: میزان سرمایه گذاری های فرد در ارتباط با تغییر، مدیریت، کنترل و انضباط بخشی به ظاهر فیزیکی است و امتیاز بالا در آن نشان دهنده  توجه زیاد فرد به آراستگی و زیبایی و درجه ی اهمیت آن برای فرد است.
3.ارزیابی از تناسب: احساس فرد نسبت به تناسب اندام یا عدم تناسب اندام خود است که امتیاز بالا در آن نشان دهنده ی احساس خوش اندام بودن و تناسب اندام ر فرد است.
4.جهت گیری نسبت به تناسب: این مقیاس بیانگر میزان تلاش ها و سرمایه گذاری هایی ست که فرد در ارتباط با تناسب اندام خود انجام می دهد. که امتیاز بالا در آن نشان دهنده ی اهمیت تناسب، ورزش و فعالیت های بدنی برای فرد است.
5.جهت گیری نسبت به سلامت: بیانگر سرمایه گذاری است که فرد برای داشتن سبک زندگی سالم انجام می دهد. امتیاز بالا نشانگر آگاهی از سلامت و تلاش فرد برای حرکت به سمت سبک زندگی سالم است.
6.جهت گیری به بیماری: تمایل به ماندن یا نگه داشتن بیماری در خود؛ بعبارتی عدم تلاش و اقدام فرد نسبت به درمان خود.
7.میزان رضایت و نارضایتی از بخش های مختلف بدن: این مقیاس با پرسش از میزان رضایت از بخش های مختلف بدن با ذکر اجزای مختلف به سنجش میزان رضایت از اجزای اندام فرد می پردازد. که نمره ی بالا نشانگر رضایت از بدن و بالعکس می باشد.
8.مشغولیت با وزن: این مقیاس ساختار انعکاسی نگرانی از چاقی، مراقبت از وزن، رژیم و محدودیت های غذایی را ارزیابی می کند.
9.نگرش طبقه بندی افراد از وزن: نشان می دهد که افراد چه کسانی را در ردیف کم وزن و سنگین وزن می شناسند و با چه ظاهر فیزیکی آنها را با این برچسب طبقه بندی می کنند (کش، 2002).
2-1۶-3 نظریه ی مقیاس اجتماعی:
گرچه این نظریه ابتدا برای ارزیابی افکار و توانایی ها ابداع گرددید، اما برای مطالعه اثرات مقایسه ی اجتماعی بر عزت نفس و ظاهر جسمانی نیز به کار گرفته شده است (کیم و لتون، 2007). بر اساس نظریه ی کلاسیک لئون فستینگر در زمینه ی مقایسه ی اجتماعی، افراد یا انگیزه ی درونی برای ارزیابی خود (توانایی، نگرش و موقعیت) دارند. در جایی که ابزار عینی برای ارزیابی وجود ندارد، افراد سعی می کنند خود را با دیگران مشابه مقایسه کنند (اویرین و همکاران، 2009). چگونگی مقایسه افراد با دیگران برای ارزیابی شان از خود تأثیر می گذارد. به عقیده فستینگر افراد تنها زمانی به مقایسه ی خود با دیگران می پردازند که اطلاعات عینی درباره ی معیارها و استانداردها وجود نداشته باشد و هدف این مقایسه تصحیح و تدفین ارزیابی شخصی از خود است (کیم و لنون، 2009). فرض اصلی اکثر پژوهشگران در زمینه ی تصور از بدن این است که افراد بیشتر تمایل دارند که ظاهر و بدن خود را بیشتر با افراد زیباتر و جذاب تر نظیر مدل های مُد لباس، ستاره های سینما و تلویزیون و ورزشکاران مقایسه کنند«مقایسه ی اجتماعی صعودی» و نه با افراد زشت و غیر جذاب «مقایسه ی اجتماعی نزولی» که نتیجه ی این مقایسه می تواند ایجاد تشدید نارضایتی از بدن و بدنبال آن اتخاذ رفتارهای جبران کننده ی مخاطره آمیز «نظیر اختلالات خوردن، بُرنزه کردن، جراحی زیبایی، مصرف قرص های لاغری و نیروزا» باشد (اویرین و همکاران، 2009).
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
مقایسه اضطراب اجتماعی، تصور بدنی و اُمید به زندگی در زنان و مردان متقاضی جراحی زیبایی با افراد عادی