ترس از گرفتن تصمیمای مهم زندگی ً بد نیس اما اینکه نتونین تصمیم تون رو بگیرین و چیزی رو شروع کنین میتونه مشکل ساز شه؛ اراده کردن مهارتیه که هر کسی باید در اول زندگی اون رو خوب بیاموزد.

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ واسه جوونی که در سنیه که آزادی واسه رشد از هر چیز مهم تره، پذیرش این واقعیت انسانی بسیار سخته که: تصمیمات همیشه بیشتر از آزادی هایی که ایجاد می کنن، از آزادی های شما کم می کنن.

سوال این بود: «به چه دلیل تصمیم گیری تا این حد واسه فرزندمون سخته؟ به چه دلیل اون نمی تونه تکلیف خودشو معلوم کنه و روی یه تصمیم بایستد به جای اینکه همیشه از این گزینه به اون گزینه بپرد و دنبال چیز دیگری باشه؟»

جواب، به رابطه تصمیم گیری و حفظ آزادی ها برمیگرده. شما نمی تونید اولی رو انجام بدین بدون اینکه دومی رو کم کنین چون وقتی شما تصمیم واسه گذروندن راهی می گیرید، دسته ای از مسیرهای جانشین به روی شما بسته می شه. وقتی انجام یه گزینه رو انتخاب می کنین، در واقع دارین انجام ندادن گزینه های دیگه رو هم انتخاب می کنین.

واسه جوونی که در سنیه که آزادی واسه رشد از هر چیز مهم تره، پذیرش این واقعیت انسانی بسیار سخته که: تصمیمات همیشه بیشتر از آزادی هایی که ایجاد می کنن، از آزادی های شما کم می کنن.

واسه همینه که بعضی از جوانان رویاپردازی رو به انجام کارا و دنبال کردن اهداف بهتر می دونن. این طوری اونا دست کم دنیای احتمالات رو واسه خود باز نگه می دارن.

با انتخاب نکردن و نگه داشتن گزینه ها (هر چقدر نامحتمل) پیش رو، اونا احساس می کنن که اون آزادی هنوز در دسترس اوناس. یا شاید همیشه نظر و جهت شون رو عوض کنن تا از یه مجموعه انتخاب به طرف دیگری فرار کنن، و روی هیچ تصمیمی به اندازه کافی نمانند تا خط سیر مشخصی واسه زندگی شون ترسیم شه. رویاها هیچ تعهدی لازم ندارن؛ اما تصمیمات به چه دلیل.

زندگی سفری یه طرفه س که بخشی از اون نتیجه تصمیماتیه که می گیریم و بخشی نتیجه تصمیماتی که نمی گیریم. ما نمی توانم عقب بریم و دوباره اون تصمیمات رو بگیریم. انتخاب های ما پس فرستاده نمی شن.

همیشه ممکنه، همین طور که پیش می رویم، نظرمون رو عوض کنیم، و در نتیجه اون حال و آینده مون رو تغییر بدیم، اما هیچوقت نمی توانیم گذشته مون رو عوض کنیم. ما باید زندگی مون رو روی گذشته، روی چیزی که انجام داده ایم یا نداده ایم بسازیم.

و باید سه محدودیت رو هنگام اراده کردن قبول کنیم.

اول:

انتخاب آزاد هیچوقت رایگان نیس، چون همه گزینه ها عواقبی دارن که راه زندگی ما رو تعیین می کنن.

دوم:

هرکی فقط یه زندگی دریافت می کنه، و اون زندگی هم همیشگی نیس. با انتخاب کردن ما تصمیم می گیریم چیجوری این زندگی رو خرج کنیم.

سوم:

هیچ تضمینی نیس که ما در نتیجه تصمیمات مون چیزی که می خواهیم رو به دست بیار. همه گزینه ها خطر عواقب غیرقابل پیش بینی رو با خود دارن.

و در روبرو شدن با تصمیمات سخت، هر طور که انتخاب کنیم، هزینه ها و جایزه هایی در کار هستش. اصلا به خاطر همین اونا تصمیمات سخت هستن. انتخاب کردن سازش کردنه.

ما نمی توانیم بخشی از چیزایی که می خواهیم به دست بیاریم بدون اینکه بخشی از چیزایی که می خواهیم رو از دست بدیم و هم بخشی از چیزایی که نمی خواهیم رو بگیریم. پس، با در نظر گرفتن این ترکیب باید زمان بذاریم تا روی هر دو جنبه بررسی و تفکر کنیم.

کاری که نباید انجام بدیم اینه که اجازه بدیم، بی میلی به روبرو شدن با تصمیمی سخت باعث شه اجازه بدیم، نقطه انتخاب مهمی بگذره، و بعدا به گذشته نگاه کنیم و به فرصتی که اونجا از دست داده ایم با پشیمونی نگاه کنیم.

چیجوری با فرزندان خود رفتار کنیم؟

اشتباهات مالی خونواده های ایرونی

تربیت بچه سپیده دانایی