مفهوم شناسی شایستگی و شایسته سالاری

در بحث بررسی مفاهیم شایستگی و شایسته سالاری تعابیر و تعاریف گسترده ای بیان شده است که این دو مفهوم را از دید متخصصان بررسی کرده و به تعاریف مهم اشاره کرده و آنها را جمع بندی می کنیم.
کاتانو، نیوسام و دی شایستگی را اینگونه تعریف می کند: هر گونه دانش، مهارت، توانایی یا کیفیت شخصی است که از طریق رفتار نشان داده می شود و منجر به تعالی خـدمت دهی مــی گــردد (کاتانو، نیوسام و دی به نقل از باندر[1]:2013).
شایستگی یعنی: یک تشریح مکتوب از مهارت های شخصی و عادات کاری قابل سنجش که درجهت دستیابی به اهداف کار استفاده می شود(گرین[2] : 2009)
مهارتها و عاداتی که برای کارکنان ضرورت دارد تا در یک شغل موثر باشند به عنوان مفهوم شایستگی در نظر گرفته می شود (منسفید[3]:2006).
میرابایل می گوید: شایستگی عبارت است از دانش، مهارت و توانایی یا ویژگیهای مرتبط با عملکرد بالا در یک شغل(میرابل[4]:2006).
شایستگی یعنی دانش، مهارت، توانایی ها و سایر خصیصه هایی که برای شکل دهی رفتارهای مطلوب در آینده مورد انتظار است(دیر[5] : 2008). از دیدگاهی شایستگی در سه مفهوم بیان شده است که عبارتند از:
شایستگی رفتاری: گفته ها و اعمال فرد که در عملکرد قوی یا ضعیف وی تاثیر می گذارد
شایستگی دانش: آنچه یک فرد درباره حقایق،فن آوری، تکنولوژی، شیوه ها و روشهای  یک شغل تخصصی در سازمان می داند.
شایستگی انگیزشی: احساس فرد درباره یک شغل یا سازمان و یا محیط شغلی(مایر[6] :2006).
شایستگی در نظام شایسته سالارانه: عبارت است از خصوصیات بارز فردی که بطور معمول به ملاکهای مرجع در مورد بهره روی و یا عملکرد عالی در یک زمینه کاری و یا موقعیت شغلی مرتبط می باشد. این صلاحیت ها را در تعاریف مختلف به دو گونه طبقه بندی کرده اند:

  • صلاحیت های مقدماتی: شامل خصوصیات فردی، دانش و مهارتهایی است که هر فرد در هر شغلی نیاز دارد تا بتواند حداقل کارایی را از خود بروز دهد.
  • صلاحیت های اختلاف زا: که عملکرد عالی را از عملکرد متــوسط و ضعیــف متمــایز می کند (اسپنثر[7]:2013)

با بررسی و جمع بندی مفاهیم ذکر شده در شایستگی می توان به تعریف جامع تری رسید که عبارت است از: مجموعه ویژگیها، تواناییها و مهارتهای فردی و متغیرهای شخصیتی فرد که باعث می شود افراد در موقعیتهای گوناگون عملکردی اثربخش تر و کاراتر (بهره ورتر) در جهت تحقق اهداف فرد، سازمان و جامعه از خود بروز دهند.

شایسته سالاری: عبارت است از به کار گرفتن شایسته ها برای اداره کردن افراد با توجه به سطح فرهنگ و ارزش ها(باقری زاده، 1379).

شایسته سالاری: یعنی افراد شایسته را در مشاغل و مناصب مرتبط به خودشان که توانمندی انجام آن را دارند قرار دهند تا بتوانند بر حسب شایستگی های خود در پیشرفت فردی و سازمانی موثر واقع شوند(ابیلی، 1382).
شایسته سالاری: فرایندی است که از شایسته گزینی آغاز شده و به شایسته پروری و شایسته پردازی ختم می شود و این روند پیوسته در حال تحول است(احمدی، 1380).
شایسته سالاری: یعنی فرایندی که نقش ها در آن باید برای توانمندیهای خاص انتخاب شود و نه به علت دیگر پارامترهایی مثل جهان بینی، فلسفه و یا تئوریهای سیاسی سازمان[8].
تعاریف فوق نشان می دهد که سازمانها از تعریفی که بیشتر متناسب با نیازهای آنان باشد استفاده می کنند. با توجه به مفاهیم ذکر شده در این تعاریف می توان گفت که:
شایسته سالاری عبارت است از فرآیند شناسایی، جلب، گزینش، نگهداشت و پرداخت مداوم به نیروهای شایسته و فراهم کردن زمینه های اعمال مدیریت موقعیتی بر حسب توانمندیهای آنان، برای موثر واقع شدن آنها در تحقق اهداف فرد، سازمان و جامعه.
 
[1] Bonder
[2] Green
[3] Mansfield
[4] Mirabelle
[5] Dyer
[6] Mayer
[7] Spencer
[8] www.thefree dictionary.com
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
تاثیر مدیریت استعداد بر جانشین پروری  و شایسته سالاری در بین کارکنان سازمان آموزش فنی  و حرفه ای مرکز استان مازندران