1. استرس به عنوان عوامل محیطی

       

      رویدادهای استرس‌زای زندگی را رویدادهای برجسته‌ای می‌دانند که فرد با آنها روبرو می‌شود و موجب دگرگونی مهمی در زندگی او می‌شود که آنها ۴۳ مورد از این رویدادها را در یک مقیاس درجه‌بندی سازگاری اجتماعی ذکر کرده‌اند.

       

      ۲-۲-۳-۳٫ استرس به عنوان کنشی متقابل

       

      این الگو را لازاروس طراحی کرده و امروزه بیش از هر الگوی دیگری مورد توجه قرار گرفته است که الگوی تبادلی نام دارد.

       

      این الگو می‌گوید استرس زمانی رخ می‌دهد که تعادل بین خواسته‌ها و منابع به هم می‌خورد و تأکید می‌کند که این تعادل‌یابی تعادلی ماهیتی پیشرونده دارد.

       

      همچنین این نظریه بیانگر تأثیر متقابل فرد بر محیط و محیط بر فرد است. از این رو هر برخورد معینی که میان شخص و محیط رخ دهد در بردارنده آثار ضمنی یادگیری‌هایی برای فرد و محیط خواهد بود در اولین مرحله که مرحله ارزیابی اولیه است فرد وضعیتی را که با آن روبروست را ارزیابی می‌کند و در مرحله ارزیابی ثانویه که عبارت است این که فرد با امکان انتخابی که دارد می‌کوشد راه‌های ممکن برای برخورد با مشکل را مشخص و انتخاب کند و در جای خود به کار برد. (راس و آلتمایر،۱۹۷۷).

       

      دانلود مقاله و پایان نامه

       

      ۲-۲-۴٫ رویکردها و دیدگاه‌های مختلف در مورد استرس

       

      ۲-۲-۴-۱٫ نظریه‌ی روان تحلیل‌گری

       

      از نظر فروید، «من» هسته‌ی اصلی شخصیت است و هر نوع تهدید به ارزش و کفایت آن، در واقع هسته مرکزی وجود شخص را تهدید می‌کند. هنگام تهدید «من» مکانیسم‌های دفاعی مختلفی به منظور حفظ «من» از تحقیر و در هم پاشیدگی به کار گرفته می‌شوند. ما همواره از این مکانیسم‌ها استفاده می‌کنیم، زیرا وجود آنها برای ناچیز جلوه دادن شکست‌ها و حمایت در مقابل نگرانی‌ها و احساس ارزش و کفایت فردی ضروری است. البته اگر در استفاده از مکانیسم‌های دفاعی افراط شود، دفاع‌هایی که برای حفظ تمامیت شخص به وجود آمده، خود موجب بروز اختلال می‌شوند. گاهی مکانیسم‌های دفاعی «برای مثال دلیل‌تراشی، زمانی به کار برده می‌شوند که افراد برای مستدل جلوه دادن عقاید و رفتار خود در تکاپو هستند. هنگامی که از درک اتفاقات و حوادث ناموافق و مخالف عاجز می‌مانیم یا در مقابل عمل و رفتار خود یا وقایع خارجی، دچار استرس می‌شویم، دفاع‌های ایمنی بخشی برای حمایت ما در مقابل اضطراب وارد عمل می‌شوند. میزان استرس قابل تحمل در هر فرد بدون آنکه علائم اختلال و به هم خوردن سازمان رفتاری و تمامیت فردی درونی بروز کند، قدرت تحمل استرس نامیده می‌شود. (روزنمن وسلیگمن[۱]، ۱۹۸۹).

       

      ۲-۲-۴-۲٫ نظریه‌ی ضعف جسمانی

       

      بر اساس نظریه‌ی ضعف جسمانی، استرس در کنار اختلال خاص روانی – فیزیولوژیکی موجب ضعف در اندام جسمی خاص می‌شود. عوامل ژنتیکی، بیماری‌های قلبی، رژیم غذایی و غیره ممکن است دستگاه عضوی خاصی را مختل سازند. این دستگاه در برابر استرس‌های آتی، حتی استرس‌های ضعیف و ملایم آسیب‌پذیر خواهد بود. بر اساس این نظریه، بیماری ناشی از تعامل بین فیزیولوژی فرد و استرس خواهد بود. (لو، ۱۹۳۷ا).

       

      ۲-۲-۴-۳٫ نظریه تکوین و تعامل کاژ

       

      در بدن سالم، همیشه باید توازن ظریف و پیچیده‌ی اعمال دو دستگاه سمپاتیک و پاراسمپاتیک حفظ شود. شلیک با شروع فعالیت دستگاه سمپاتیک باید به زودی با فعالیت افزایش یابد و با پاراسمپاتیک جبران شود. برای اینکه رگ‌های خونی و غدد صدمه نبیند، نباید هیچ یک از دستگاه‌ها انرژی خود را به مدت طولانی یا بیش از حد به جریان بیندازد. خطر جسمی واقعی به طور معمول گذراست، ولی از خطرهای اجتماعی، تفکر منفی در مورد گذشته‌ها و نگرانی در مورد آینده، به راحتی نمی‌توان گریخت، آن‌ها می‌توانند دستگاه سمپاتیک را تا مدت‌ها برانگیخته نگه دارند و بدن را در حالت اضطراری مداوم باقی نگهدارند، چنین وضعیتی به عدم توازن دستگاه سمپاتیک و پاراسمپاتیک دامن می‌زند و موجب بروز تغییرات بدنی می‌شود که ممکن است فراتر از توازن جسمانی ارگانیسم باشد، در نتیجه اختلال‌های روانی – فیزیولوژیکی بروز می‌کنند. (دیویدس و نیل، ۱۹۹۰)[۲]

       

      ۲-۲-۴-۴٫ نظریه پردازش اطلاعات [۳]

       

      این نظریه تمایز بین تنش‌های روانشناختی و فیزیولوژیک را ممکن می‌سازد. در نظریه پردازش اطلاعات بر چگونگی تفسیر محرک‌ها به عنوان عامل تنش تأکید شده است. بر این اساس، این نظر به ارزیابی شناختی و توجه انتخابی تأکید دارد. از این دیدگاه تصمیم فرد در مورد اینکه کدام محرک‌ها باید در حافظه کوتاه مدت پردازش شود و یا مورد فراموشی و غفلت قرار گیرند نیز در بروز و تشدید استرس نقش دارد (کوتاش[۴]، ۱۹۸۵). بر این اساس این نظریه، منابع تنش دو نوع‌اند:

       

       

        • پیش‌بینی خطر یا درد جسمانی

       

      • پیچیدگی محرک که مستلزم ارائه‌ی پاسخ‌های پیچیده است.

      استرس در نوجوانی

       

      ۲-۲-۵٫ نشانه‌های استرس در نوجوانی

       

      • علائم جسمانی:

      بعضی از نشانه‌های فیزیولوژیکی استرس قبل از بیماری، احساس خستگی دائم، اختلال در خواب و …. بعضی بیماری‌های ناشی از استرس از این قرارند: بیماری‌های پوستی، زخم معده، میگرن، حمله قلبی، دیابت، آسم

       

      • علائم روانی

      از علائم روانی استرس می‌توان به بی‌قراری، عصبانیت، حساسیت و تحریک‌پذیری زیاد، احساس عدم اعتماد به دیگران، زودرنجی و … نام برد.

       

      • علائم رفتاری

      شتابزدگی در صحبت کردن، تعجیل در انجام دادن کار، بی‌خوابی یا خواب بیش از اندازه ما بی‌اشتهایی یا اشتهای زیاد به غذا و … (لمانی کینگ۱۹۸۹).

       

      ۲-۲-۴-۴٫ علل استرس

       

        • فشارهای اجتماعی که شامل

       

        • الزامات اجتماعی

       

        • الزامات فیزیکی

       

        • الزامات نقش

       

        • الزامات مراده با دیگران

       

        • فشارهای زندگی که شامل

       

        • تغییر زندگی

       

      • فاجعه زندگی (ملانی کینگ،۱۹۸۹)

       

      ۲-۲-۵٫ منابع استرس

       

      گرث[۵] (۱۹۷۶) منابع استرس را به شش دسته تقسیم می‌کند:

       

        • استرس ناشی از مسئولیت

       

        • استرس ناشی از نقش

       

        • استرس ناشی از محیط فیزیکی

       

        • استرس ناشی از محیط اجتماعی

       

        • استرس درونی ناشی از موقعیت رفتاری

       

      • استرس ناشی از روابط بین فردی (ملانی کینگ،۱۹۸۹)

       

      ۲-۲-۶٫ عوامل ایجاد کننده استرس

       

        • عوامل استرس زای زمانی: این عوامل از کلاریساد زیاد در زمان کوتاه ناشی می‌شود. اینها عمومی‌ترین و غالب‌ترین منابع استرس هستند که افراد با آن مواجه می‌باشد. یک دلیل برای نقش عوامل استرس‌زای زمانی آن است که فرهنگ ما نسبت به زمان حساس و هشیار است و این حساسیت هر سال بیشتر می‌شود.

       

      • عوامل استرس زای رویارویی: این عوامل در اثر تعارضات بین فردی حاصل می‌شود و این عوامل در اثر ۳ نوع تعارض به وجود می‌آید.

      تعارض نقش               تعارض موضوع یا مسئله                               تعارضای تعامل

       

      • عوامل استرس‌زای موقعیتی:

      این عوامل از محیط زندگی فرد یا شرایط شخصی نشأت می‌گیرد.

       

      • عوامل استرس‌زای ناشی از انتظار

      وقایع بالقوه باور نکردنی و غیرقابل پیش‌بینی است که وقوع آنها ما را تهدید می‌کند، چیزهای نامطلوبی که تا کنون روی نداده‌اند اما ممکن است اتفاق بیفتد. (پیفر، ۱۹۵۳).

       

      ۲-۳٫ اضطراب

       

      با مروری بر ادبیات روانشناختی می‌توان به این نکته پی برد که در مقاطع تاریخی خاص این اختلال با نام‌های متفاوتی مانند هراس اجتماعی، اضطراب ، مشخص شده است این تفاوت در نامگذاری بیشتر به دلیل تاریخی است تا کیفی هر چند در حال حاضر هراس اجتماعی و اختلال اضطراب  در (راهنمای تشخیصی آماری انجمن بیماری های روانی[۷]) با یک معنا و مفهوم به کار می‌روند (بارلو[۸] و لایبوتیز ۲۰۰۵). اولین موردیکه با اختلال اضطراب  در (راهنمای تشخیصی آماری انجمن بیماری های روانی) با یک معنا و مفهوم به کار می‌روند (بارلو و لایبوتیز ۲۰۰۵). اولین موردیکه با اختلال اضطراب  در متون گزارش شده توصیفی که بقراط در قرن چهاردهم قبل از میلاد از یک فرد مبتلا به هرس اجتماعی کلاسیک ارائه کرده است، در همه جا دیده نمی‌شود، زندگی در تاریکی را دوست دارد و نمی‌تواند روشنایی را تحمل کند یا در مکان‌های روشن بنشیند، کلاه او چشمانش را پوشانده است، نه می‌بیند و نه دیده می‌شود. او از ترس اینکه مبادا در حرکات و رفتار مورد سوء استفاده قرار گیرد مغضوب می‌شود، پذیرفته نشود، با مریض شود با کسی معاشرت نمی‌کند، او فکر می‌کند کسی او را می‌بیند (روزنمان و سلیگمن۱۹۹۸). اضطراب  برای نخستین باد در امریکا توسط برد[۹] و در فرانسه به وسیله ژاله[۱۰] توصیف شد هرتنبرگ، روان پزشک فرانسوی با انتشار کتاب کمروها و کمرویی در سال ۱۹۰۱ ادبیات زبان انگلیسی را در باب اضطراب  مرور کرد. درک هرتنبرگ از پدیدارشناسی هراس اجتماعی به طرز شگفت‌آوری به مفهوم پردازی نوین این اختلال شباهت دارد. تعریف او از این اختلال به معیارهای اضطراب  در (راهنمای تشخیصی آماری انجمن بیماری های روانی) بسیار نزدیک است دارد‌ (طهماسبی ۱۳۸۱).

       

      اصطلاح هراس اجتماعی را نخستین بار مارکس و گلدر به کار بردند و بر اساس یافته‌های خود مبتنی بر این که هراس اجتماعی از نظر سن شروع از سایر هراس‌ها متفاوت است. این اختلال را از سایر هراس‌ها متمایز کردند، تمایزی که در تثبیت این واحد تشخیصی به عنوان یک اختلال مستقل تأثیر به سزایی راست .به هر حال، اضطراب  یک گستره تشخیصی نسبتا جدیدی است و برای اولین بار به عنوان یک تشخیص جداگانه در ۱۹۸۰ در (راهنمای تشخیصی آماری انجمن بیماری های روانی نسخه سوم ) مطرح شد (هانگ، بلام هاف و دیگران ۲۰۰۸).

       

      [۱] – Rosenmen & seligman

       

      [۲] – Evolation theory and acitonomic balance

       

      [۳] – information processing theory

       

      [۴] – kutash

       

      [۵] – Mc grath

       

      [۶] – anxiety

       

      [۷] – Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (IV)

       

      [۸] – Borlow  & H-liebowits

       

      [۹] – Beard

       

      [۱۰] – Janeh