عنوان The Turing Test (تورینگ تست) آخرین بازی ساخته شده به وسیله استودیوی Bulkhead Interactive (بالکهد اینتراکتیو) است که یه چند وقت پیش واسه دو پلتفرم رایانه های شخصی و اکس باکس وان روونه بازار شد. آخرین تجربه این استودیوی نه خیلی شناخته شده به عنوانی با نام Pneuma: Breath of Life برمیگرده؛ بازی ای معمایی که در دید اول شخص دنبال می شد و پر بود از پازلای جور واجور.

قبل از هر چیزی، شایدً شنیدن نام تورینگ تست شما رو یاد شخصیتی بزرگ در میدون علم میندازه؛ آلن تورینگ ریاضی دان و دانشمند رایانه که بیشتر اونو به عنوان پدر علم محاسبه نوین و هوش مصنوعی می شناسیم. وجود بازی هم کاملً بر همین موضوع استواره. جای جای بازی با هوش مصنوعی ای همراه هستین که تا آخر بازی شما رو همراهی می کنه.

با ورود به بازی و بلند شدن از خوابی دراز مدت، Ava (اوا) شخصیت اصلی داستان با اولین همراه خود به نام Tom (کامل) آشنا می شه. کامل یه هوش مصنوعیه که تقریباً کنترل ایستگاه فضایی ISA و مرکز تحقیقاتی متروک تو یه سیاره نامعلوم رو رو دوش داره. طبق گفته اون اوا باید با طی یه سری آزمون و گذروندن اونا با تیم زمینی رابطه برقرار کنه.

با بیدار شدن اوا، کامل اونو به سفینه نجات همراهی می کنه تا از این روش بتونه روی سیاره ای به اسم Europa فرود اومده و با ورود به مرکز تحقیقاتی متروک روی این سیاره آزمونای خود رو شروع کنه. تورینگ تست کاملً در فضای بسته و اتاقایی با طراحی برابر اتفاق میفته؛ از این رو شاید لحظه پرتاب شدن به فضا و دیدن یه منظومه نامعلوم جزو معدود صحنه های کم نظیری باشه که در طول بازی با اونا مواجه میشین.

کامل هوش مصنوعی موجود در بازیه. اون مانند یه شبح سرگردان در همه جا حضور داره؛ از دوربینای نظارتی گرفته تا ماشینای خودکاری که به وسیله ایشون کنترل می شن.

با فرود روی سیاره Europa با محیطی یخ زده و مرکزی پریشون مواجه میشیم که هیچکی از گذشته اون با خبر نیس. چگونگی راه رفتن کاراکتر، حل پازلای بازی و تشنگی واسه رسیدن به نقطه دیگه، بازی رو با روندی سریع مواجه کرده. این پایگاه شامل ۷۰ اتاق جور واجور بوده که در واقع آزمونای اصلی تورینگ در اون اتفاق می افتاد.

بعد از ورود به مقر ISA روی این سیاره با اولین و تنها اسلحه بازی مواجه میشین. البته بهتره در این مورد تعریفی که از یه اسلحه دارین رو تغییر بدین. این اسلحه در واقع واسه جذب نشون دهنده پلاسما مانندیه که به نظر میاد شامل انرژی الکتریسیته بوده و انرژی کلی پایگاه رو تأمین می کنن.

تصویری از اسلحه مورد استفاده در بازی که ما رو تا حدودی یاد نمونه مشابه در عنوان مشهور پورتال میندازه. این اسلحه توانایی دریافت هم زمان ۳ گوی پلاسما رو داره.

همونطور که گفته شد در این پایگاه ۷۰ اتاق جور واجور هست که آزمونای تورینگ در اونا اتفاق میفته. هدف اصلی شما در هر اتاق، حل پازلای موجود در اون واسه گشودن درب خروج و ورود به اتاق بعدی است. در واقع اینجاس که این پلاسماهای رنگی وظیفه اصلی خود رو نشون میدن.

در واقع هر در وصل به یه منبع انرژی بوده و توان لازم واسه باز شدن رو از این منابع میگیره. واسه تأمین انرژی هر در باید یا بلوکای پلاسما رو در جای درست خود بذارین و یا نشون دهنده پلاسمایی که با اسلحه خود جذب کردین رو به سمت منابع انرژی خالی از این انگار شلیک کنین تا بدین وسیله در باز شده و بتونین به اتاق بعدی برید.

در هر اتاق که باید در اون به حل پازلای جورواجور بپردازید، مجبور به باز کردن در واسه ورود به اتاق بعدی هستین. انرژی لازم واسه باز شدن هر در رو می تونین با قرار دادن بلوکای شامل پلاسما در جای خود و یا شلیک نشون دهنده پلاسما به سمت منابع انرژی تأمین کنین.

اما به راستی آزمون تورینگ چیه و واسه امتحان چی طراحی شده؟ در واقع این آزمون روشیه که براساس اون اندازه هوشمندی یه ماشین سنجیده می شه. آزمون تورینگ در سال ۱۹۵۰ به وسیله آلن تورینگ مطرح می شه. نظریه مهمی که این آزمون مطرح می کنه مربوط به هوشمندی ماشینا هستش؛ این که ببینه تا چه حد یه ماشین و هوش مصنوعی می تونه به مانند آدم عمل کرده و حتی جای اونو بگیره.

تعریفی چون « ماشینا هم می تونن تفکر کنن؟» از نظر فلسفله و حتی خود آلن تورینگ کمی بی معنی به نظر می رسه، چون که علم نتونسته س به صورت منطقی حد و حدودی واسه تفکر پیدا کنه. پس آلن سوال خود رو این جور مطرح می کنه: میشه به علم ساخت ماشینی رسید که بتونه آزمونای بعضی وقتاً سخت تورینگ رو با موفقیت بگذرونه؟

نمایی از اتاقای آزمون موجود در بازی که طراحی اونا شدیدا گیمر رو به یاد عناوین موفقی چون پورتال میندازه.

به محض ورود به اولین آزمون از کامل پرسیده می شه که قادر به انجام این آزمونه یا نه. اون در جواب اوا میگه که ما اینجا هستیم تا با کمک هم این آزمون رو بگذرونیم. شاید بازی داستان پیچیده و قوی ای نداشته باشه اما از نظر ما چگونگی روایت اون و عوامل محیطی همه و همه دست به دست هم دادن تا با به وجود آوردن یه سیر مبهم و معما گونه گیمر رو تا پایام پای بازی بنشونن.

با ورود به هر اتاق کامل و اوا با مکالمات رد و بدل شده بین خود در مورد هر آزمون و این که اصلاً واسه چه این آزمونا در حال برگزاریه، روایت داستان رو به پیش می برن. این وسط وجود فایلای صوتی و نوشته ها در جای جای بازی کمک می کنه تا با شالوده اصلی داستان بازی و حتی کاراکترهایی که تا آخر تورینگ تست با اونا مواجه نمی شین، بهتر رابطه برقرار کنین.

قادر هستین بیشتر آیتمای بازی رو ورداشته و نگاه کنین. این وسط فایلای صوتی و نوشته های مختلفی هست که شایدً شما رو با موارد جالبی در جریان بازی مواجه می سازه.

علاوه بر آزمونای اصلی، تعدادی آزمون فرعی هم هست که با انجام اونا می تونین به موارد باحال تر رسیده و از راه اون جواب بعضی سوالات خود رو پیدا کنین. تورینگ تست به دنبال اینه که به مخاطبانش یه مسئله رو حالی کنه؛ این که اینجور آزمونی نمی تونه به وسیله یه هوش مصنوعی به پایان برسه؛ اما دلیل اون چیه؟ 

دلیل اون به طور کاملً مشخصه؛ این تستا طوری طراحی شدن که نیاز به خلاقیت دارن. مطمئناً یه ماشین پیش نویسی شده قادر به حل تموم پازلای بازی نیس. به خاطر همین واسه پشت سر گذاشتن این آزمون از یه عامل انسانی استفاده می کنه. طراحی مراحل بازی و حتی محیطای اون شدیدا ما رو یاد ۲ شماره عنوان موفق پورتال میندازه.

در تورینگ تست ۳ پلاسمای متفاوت هست که هر یک طوری جورواجور به دربا و دیگه وسایل مکانیکی انرژی تزریق می کنن.

اما راستش رو بخواین تورینگ تست نتونسته توفیق پورتال رو پیدا کنه و از نظر ما کشش لازم رو نداره. اگه بخوایم موشکافانه تر به بررسی این قسمت بپردازیم باید بگیم که تورینگ تست در نیمه ابتدایی خود بسیار حوصله سر بر و تکراری بوده وپازلای اون همیشه بالا پایین و حتی در بعضی نقاط دوباره تکرار می شن. این در حالیه که به یه باره با ورود به نیمه دوم بازی با یه عالمه از پازلای مشکل مواجه هستیم که حتی آمادگی ذهنی واسه حل اونا رو نداریم.

بالکهد اینتراکتیو تقلید نکرده؛ بلکه الهام گیری اونا از این عناوین اقدام ناشیانه ای بوده که اصلا نتواسنتهه خلاقیت موجود در عناوینی چون پورتال و یا The Witness رو درون بازی پیاده کنه. متأسفانه بالا و پایینای فراوون و نبود تعادل کافی در بخش گیم پلی باعث می شه تورینگ تست رو چند لولی پایین تر از یه بازی استاندارد در این سبک ببینیم.

حالا خوبیش اینه وضعیت چشمی بازی در نقطه مناسبی قرار داره. نمی گیم گرافیک اون خیره کننده س، اما دست کم تونسته در حد بازی ای که زیر ۱۰ گیگابایت حجم داره موفق ظاهر شه.

جمع بندی

تورینگ تست تشکیل شده از چندین و چند پازل جور واجور که متأسفانه در نیمه اول بازی، نبود تعادل در طراحی این آزمونا می تونه گیمر رو شدیدا خسته کنه. نیمه اول بازی قدم به قدم سخت تر شده و یهو شما رو با یه پازل شدیدا مسخره و ساده رو به رو می سازه. این وسط تنها وجود آزمونای فرعی و و سرک کشیدن در داستان بازی می تونه کمی شما رو سرحال آورده و کاری کنه تا بازی رو تا آخر به پیش ببرین.

روایت داستان و وضعیت چشمی در تورینگ تست در بالاترین سطح نیستن اما از وضعیت مطلوبی بهره مند هستن. تورینگ تست از موتور آنریل انجین ۴ استفاده می کنه؛ موتور گرافیکی ای که خوب تونسته افکتای چشمی و نورپردازی ملایمی رو در بازی پیدا کنه و در کنار اون کارکرد خوبی رو روی هر دو پلتفرم رایانه های خونگی و اکس باکس وان از خود نشون بده.

اگه از عناوین پازل حال می کنین و از قضا دو شماره منتشر شده از پورتال رو تجربه نکردین، تورینگ تست فرصت مناسبی واسه گرم شدنتونه تا با ذهنی باز به سراغ این عناوین برید. وگرنه، قید بازی رو بزنین تا دست کم ۴ تا ۶ ساعت از وقت با ارزش تون صرفه جویی شه.