مهارتای شناختی واسه یادگیری سریع

یکی از بزرگ ترین مشکلات موجود در مدل آموزش سنتی اینه که در این نوع آموزش فرض می شه که یه محدوده آموزشی خاصی واسه همه مناسبه. اما امروزه همه چیز تغییر کرده و خوب مشخص شده که یه چارچوب خاص واسه همه جواب نمی ده و اندازه خاصی واسه آموزش وجود نداره که بشه اون رو واسه همه اعمال کرد.

در سطح پایه، ۴ نوع یادگیری هست یادگیری چشمی، شنوایی، خواندنی، نوشتاری و حرکتی. هر کدوم از ما کم و بیشتر از تموم این سبکای آموزشی استفاده می کنیم اما معمولا واسه هر فرد یکی از این سبکا بر دیگری ارجحیت داره لکن این موضوع واسه افراد جور واجور فرق داره یعنی یه فرد ممکنه بیشتر از سبک یادگیری چشمی استفاده کنه و دیگری از سبک شنیداری..

یادگیرندگان چشمی

یادگیرندگان چشمی معمولا در محیطی که محرکای چشمی بسیاری هست، همه چیز رو به بهترین وجه ممکن یاد می گیرن. این افراد بیشتر “خاطرات تصویری” بسیار قوی ای دارن، در واقع اونا وقتی که یه تصویر یا متن تصویری رو میبینن می تونن اون رو به مدت طولانی به ذهن بسپارن و در واقع هر چیزی که به صورت تصویر به اونا نشون داده شه واسه مدتا در ذهنشون باقی می مونه.

یادگیرندگان شنیداری

یادگیرندگان شنیداری وقتی چیزی رو بشنون اون رو بهتر به خاطر می سپارند. این افراد بیشتر در سالنای سخنرانی از پادکستا و کتابای صوتی استفاده می کنن. در واقع اونا تلاش می کنن همه چیز رو حفظ کنن و هر چیزی رو که بشنون خیلی سریع در حافظه دراز مدت خود به خاطر خواهند سپرد.

یادگیرندگان خواندنی / نوشتاری

یادگیرندگان خواندنی / نوشتاری هر چیزی رو که بخونن و یا بنویسن بهتر به خاطر می سپارند و با این کار می تونن خیلی از چیزها رو به مدت طولانی در حافظه شون نگاه دارن. این افراد بیشتر تلاش می کنن چیزایی رو که میخوان به ذهن بسپارن چندین بار بنویسن و بعد از روی اون بخونن چون که این کار به اونا کمک می کنه تا یه مطلب خاص رو بهتر به ذهن بسپارن.

یادگیرندگان حرکتی

یادگیرندگان حرکتی واسه یادگیری به انجام دادن کاری نیاز دارن. تدریس زبانی یا کتابای درسی، مرکز یادگیری مغز این افراد رو تحریک نمی کنه، بلکه انا واسه یادگیری به انجام دادن کار خاصی نیاز دارن. این افراد در آزمایشگاهای علوم مدرسه یا در اتاقای هنری یا در مورد کارای چوبی و یا صنایع دستی بهتر عمل میکنن.

در واقع اونا در کارایی که به صورت عملی انجام شن مهارت بیشتری دارن و زودتر از بقیه افراد می تونن این چیزها رو فراگیرند. با این حال، در راس شکل های جور واجور یادگیریای پایه، مهارتای شناختی هست که به روش هایی که مغز اطلاعات رو پردازش می کنه بستگی داره.

۵ مهارت اولیه شناختی عبارتند از خوندن، یادگیری، یادآوری، دلیل آوردن منطقی و توجه. هر کدوم از این موارد با در نظر گرفتن چگونگی به کار گیریشان می تونن به ما کمک کنن تا مهارتای جدید رو سریع تر فرا گیریم و یا در مهارتای خاصی بهتر از بقیه مهارت ها عمل کنیم.

درک این موضوع که ما در چه مسائلی قوی و در چه مسائلی ضعیف هستیم به ما کمک می کنه تا راه آینده مون رو مشخص کنیم و بدونیم که بهتره در اینده چه کاری انجام بدیم. مثلا، بعضی از مردم وارد کلاسای عملی کارگاهی می شن و در اون جا چیزایی رو آموزش می بینن اما وقتی که از کلاس خارج می شن و یا یه مدت پس از تمرین هیچ کدوم از مسائلی رو که آموخته ان به یاد نمیارن و این به اونا نشون میده که در کارای عملی خوب نیستن.

این بخشی از مهارتای شناختی که به توانایی یادآوری و به کار گیری عملی انچه آموخته اید ربط داره می تونه خوب به شما نشون بده که می تونین در کارای عملی موفق باشین یا خیر.

یکی از فایده هایی که ما نسبت به اجدادمان داریم اینه که به صورت بی اندازه و حصری به آموزش رایگان دسترسی داریم. همچین چیزی در گذشته نبود و واسه یاد گرفتن هر چیزی باید هزینه زیادی پرداخت می شد. وبسایتایی مانند ted.com، یوتیوب و میلیونا صفحه وب موجود در گوگل امکانات بی اندازه و حصری رو واسه آموختن چیزای جدید در اختیار ما قرار میدن.

شما می تونین چیزای خیلی از یادگیری یه زبون جدید گرفته تا چگونگی چیدمان و دکوراسیون منزلتون رو از راه وب سایتای آموزشی جور واجور یاد بگیرین.

هیچ فرقی نمی کنه که شما می خواین در چه رشته ای مهارت پیدا کنین چون همیشه وب سایتایی وجود دارن که مطالب باحال و آموزنده ای رو در مورد موضوع مورد نظرتون در اختیارتون بذارن. با این حال، اگه ندونین که چه نوع یادگیرنده ای هستین و در چه نوع موضوعاتی مهارت دارین به کار گیری این وب سایتا به هیچ دردی نمی خوره و نمی تونین چیزی از انا بیاموزید. پس، واسه این که بتونین به یادگیرنده ی ماهری تبدیل شید، من اینجا به ۷ روش اساسی اشاره می کنم که با به کار گیری اونا و درک مهارتای شناختی خود می تونین توانایی یادگیریتان رو پیشرفت بدید.

  1. سبک یادگیری غالب خود رو کشف کنین

وقتی که به این موضوع فکر کنین که از راه کدوم یکی از راه های طبیعی، چیزها رو بهتر فرا میگیرین سبک یادگیریتان براتون مشخص می شه. مثلا، من هر زمان که می خوام چیز جدیدی یاد بگیرم، از یوتوب استفاده می کنم. چون سبک یادگیریم بصریه و باید ببینم که یه کار چیجوری انجام می شه تا بتونم چگونگی انجام دادنش رو یاد بگیرم.

تازگیا، من یاد گرفتیم که چیجوری لباس ام رو مثل لباسای بازاری تا کنم. من فیلمی رو که در این رابطه در یوتوب بود با دقت نگاه کردم و خیلی راحت تونستم یاد بگیرم که لباس ام رو مثل لباسای مغازه ها تا کنم. در واقع من از سبک یادگیری ام که سبک بصریه به بهترین وجه ممکن واسه آموختن چیزای جور واجور استفاده می کنم و با به کار گیری مهارتای شناختی و کمی سبک حرکتی کارا رو به سرعت فرا می گیرم.

بعد هم زمان با اجرای ویدیو، دوباره کار مورد نظر رو انجام میدم تا مطمئن شوم که اون رو خوب یاد گرفتیم و به درستی انجام میدم. شمام باید به همین صورت سبک یادگیری غالب خود رو کشف کنین و بعد با به کار گیری اون در کنار سبکای دیگه به یاد گرفتن مسایل جور واجور بپردازید.

  1. آزمایش کانالای جور واجور آموزشی

اگه مطمئن نیستین جزو چه نوع یادگیرندهایی هستین، بهتره این موضوع رو آزمایش کنین. موضوعی رو که می خواین فرا گیرید انتخاب کنین و تلاش کنین در مورد اون اطلاعات زیادی به دست بیارید و به مطالعه مطالب مربوط به اون بپردازید. پس از انجام این کار، تلاش کنین به تماشای یه ویدیو یا سخنرانی مربوط به این موضوع بپردازید و ببینین که تونسته اید چیزی از اونا بیاموزید یا خیر.

مثلا، اگه شما در حال بهبود مهارتای بیانی خود هستین، می تونین به جست و جوی مطالبی در گوگل بپردازید که در مورد بهترین روشای ارائه یه مطلب و چگونگی ی بیان نشون دهنده یه موضوع نوشته شدن و به مطالعه این مطالب ومقالات بپردازید و بلا فاصله پس از اون همین مطلب رو در یوتوب سرچ کنین تا بتونین یه ویدئوی تصویری رو در مورد این موضوع ببینین. پس از خوندن مقاله و تماشای ویدیو، سطح اطلاعاتی که به دست آورده اید رو آزمایش کنین. اینطوری می بینید که از طریق یکی از این دو روش، تونسته اید اطلاعات لازم رو به دست بیارید پس به تقویت سبک خود بپردازید و تلاش کنین در مراحل بعدی از اون سبک بیشتر استفاده کنین.

  1. کار همراه با تمرین

یکی از ضعیف ترین مهارتای شناختی در بیشتر افراد توانایی دقیق شدن و فوکوس کردن وجمع کردن حواسشونه. در دنیایی که در اون همه چیز دست به دست هم داده تا همیشه حواسمون پرت چیزای جور واجور شه، جمع کردن حواس و تمرکز کردن روی یه موضوع خاص کار بسیار سختیه. پس واسه انجام این کار و تمرین تمرکز، باید اول از موبایل و کامپیوترتان شروع کنین و موقع مطالعه یا تماشای یه مطلب خاص، حتما موبایل و کامپیوترتان رو خاموش کنین تا نوتیفیکیشنای جور واجور حواستون رو پرت نکنن و مانع تمرکزتون نشن.

شما مجبور نیستین تموم روز رو با تلفن خود کلنجار روید و اخبار و اطلاعات جور واجور رو بخونین. چون همین اخبار و اطلاعات می تونن همیشه ذهنتون رو مشغول کنن.

تنها کاری که باید انجام بدین اینه که هر روز تایم خاصی رو مشخص کنین و در ان تایم موبایل و کامپیوتر و تموم لوازم الکترونیکیتان رو خاموش کنین. به همین ترتیب، اگه شما در جلسه یا دوره آموزشی خاصی هستین، تلفن خود رو به طور کامل خاموش کنین و در حالی که در جلسه حضور دارین تلاش کنین به چیزای دیگه فکر نکنین.

حتما لازم نیس که همیشه به پیاما و ایمیل هاتون جواب بدید بلکه می تونین زمان خاصی رو واسه جواب گویی به اونا مشخص کنین و زمان خاصی رو هم واسه دقیق شدن و فوکوس کردن روی موضوع مورد علاقهتون در نظر بگیرین.

  1. تموم روشی رو که از راه اونا می تونین امتیازات بیشتری رو از سبک یادگیری دلخواهتون به دست بیارید جست و جو و کشف کنین

واسه دانش اندوزی و یا یاد گرفتن مهارتای بیشتر، فقط به یه فوت وفن خاص اکتفا نکنین و تلاش کنین روشای مختلفی رو تست کنین. مثلا، اگه مدت زمان زیادی رو صرف این موضوع کردین که چگونگی نوشتن هر چی بهتر ایمیل هاتون رو فرا گیرید حالا زمان اون هستش که مهارت خود رو با نوشتن یه متن ژورنالی و یا یه وبلاگ امتحان کنین.

یادتون باشه که شما مجبور نیستین نوشته ژورنالیتان رو منتشر کنین یا وبلاگتان رو در دسترس عموم بذارین بلکه می تونین اونا رو به صورت خصوصی و فقط واسه خودتون نگاه دارین. این کارا دلیل می شن که مهارتای نگارشیتان بیشتر از قبل تقویت شن و علاوه بر این ذهنتون هم بازتر شه. چون انتخاب روشای جور واجور دلیل می شه که به راه های متفاوتی واسه انجام یه کار فکر کنین و همین امر دلیل افزایش خلاقیتتان می شه.

  1. با تمرین اون چیزی که از سبک یادگیری غالب خود فرا گرفتین، علم به دست اومده رو تقویت کنین

در حالی که هممون دارای سبک یادگیری غالبی هستیم که ان رو به بقیه سبکای یادگیری ترجیح می دیم، عاقلانه تر اون هستش که مهارتای جدید خود رو با به کار گیری روشای جور واجور بررسی کنیم. اگه فردی هستین که با به کار گیری سبک چشمی مهارتای جور واجور رو یاد می گیرین و نمودارها، تصاویر و یا نقشه ها واسه همیشه در ذهنتون باقی می مانند بهتره یه مقاله یا کتاب نوشتاری رو در مورد موضوع مورد علاقه خود پیدا کرده و به مطالعه اون بپردازید تا دریابید که در سبک خواندنی/ نوشتاری هم مهارت دارین یا خیر. هر چقدر که روشای جدیدتری رو واسه یادگیری مهارتای جور واجور امتحان کنین مهارت مورد نظر سریع تر براتون داخلی می شه چون اگه یه مهارت خاص رو با روشای جورواجور یاد بگیرین اون مهارت به سرعت در ذهنتون جای میگیره و دیگه از اون خارج نمیشه.

انجام این کار به مغز شما کمک می کنه تا به سوالات و ابهامات موجود در مورد مهارتی که تازگیا فرا گرفتین جواب بدید و پس بتونین مهارت جدید رو در حافظه دراز مدت خود جای بدید. با انجام این کارا یه مهارت هیچوقت از ذهنتون خارج نمیشه. در حالی که سبک یادگیری غالب ما همیشه بهترین روش واسه یادگیریه، اما به کار گیری سبکای جور واجور واسه فرا گرفتن مهارتای جدید می تونه به عنوان یه راه کمکی واسه یادگیری استفاده بشه. به کار گیری سبکای کمکی در کنار سبک غالب بهترین روش آموزشیه چون که آموختن و یاد گرفتن هر مطلبی رو آسون کردن می کنه.

  1. اعمال علم جدید به دست اومده به روش عملی

این روش بر اساس این ایده س که اگه از دانشی استفاده نکنین کم کم اون رو فراموش می کنین .به کلاسای زبون خارجی ای که در مدرسه براتون برگزار می شد فکر کنین. بیشتر مردم در صورت نبود به کار گیری زبون خارجی جدیدی که یاد گرفتن اون رو به سرعت فراموش می کنن.

حتی این در مورد زبون مادریتان هم صدق می کنه یعنی ممکنه شما کلمه یا عبارت جدیدی بیاموزید اما اگر هیچوقت از اون کلمه یا عبارت در مکالمات روزمره تون استفاده نکنین اون عبارت کم کم از ذهنتون پاک می شه و وقتی که می خواین اون رو در جمله ای به کار ببرین هر چقدر فکر می کنین نمی تونین اون عبارت رو به خاطر بیارین.

نورونای مغز ما هم مثل عضلاتمون هستن. همونجوریکه اگه عضله ای ورزش نکنه تحلیل میره و دیگه کارایی قبل رو نخواد داشت نورونای مغز هم همین طور هستن یعنی در صورت نبود به کار گیری اونا ضعیف شده و فراموش کار می شن.

  1. در اسرع وقت از مهارت جدیدی که آموخته اید استفاده کنین

تصور کنین که شما تو یه کارگاه آموزشی شرکت کردین تا مهارت خاصی رو یاد بگیرین. در اول روز، شما مسایل جور واجور رو فرا میگیرین و چیزای مختلفی به شما آموزش داده می شن و اما در آخر روز هر چیزی که رو که آموختید باید تمرین کنین تا اونا از ذهنتون خارج نشن. مثلا در راه خونه در اتوبوس یا قطار می تونین با یه دوست یا یه ناشناس در مورد مهارتایی که آموخته اید صحبت کنین و یا اونا رو در ذهنتون مورد بررسی قرار بدین و یا این که پس از اون که به خونه رسیدید مهارتای جدید رو واسه اعضای خونواده و یا همسرتون تشریح کنین. علاوه بر این، اگه در راه خونه به سوپرمارکت کنار خونه تون رفتید، با صندوق دار در مورد اون چه آموخته اید صحبت کنین و به مطرح کردن سوالاتی از اون بپردازید. این جور مکالمات نه فقط می تونن مهارتی رو که یاد گرفتین در ذهنتون جا بندازن بلکه می تونن کاری کنن که بتونین به سوالاتی که در مورد مهارت جدیدتون دارین جواب داده و اون رو به روش بهتری بیاموزید.

انجام این کار خیلی با اهمیته چون که باعث تقویت روند یادگیری می شه. یعنی اول مغز شما چیزی رو با روش تئوری و حفظی می آموزد و بعد شما با به کار گیری راه عملی و تکرار و مرور همیشگی اون روش و مهارت جدید رو در ذهنتون حک می کنین . شما می تونین این روش رو به صورت متناسب با شخصیت خاصی که دارین تنظیم کنین و خیلی سریع به جواب خیلی از سوالاتون برسین. فقط کافیه ببینین که چیجوری باید از یه روش عمی و تئوری ترکیبی واسه خودتون استفاده کنین. این روش هدف دار تقریبا در مورد هر مهارت جدیدی که در حال فرا گرفتنش هستین قابل اعماله.

وقتی که من در حال یادگیری چگونگی رانندگی با خودرو بودم، مربی به من آموخت که فرمون رو در موقعیت دو و ده دقیقه نگاه دارم. نگه داشتن فرمون در اینجور موقعیتی واسه من آزار دهنده بود پس بعد از پایان تست و گرفتن مدرک گواهینامه، دیدم که گرفتن فرمون در موقعیت یه ربع مونده به سه برام راحت تره. تغییر چگونگی گرفتن فرمون باعث نمی شه که من به یه راننده تبدیل شم ولی شک نداشته باشین چگونگی رانندگی منو بهتر کرده و ازم راننده بهتری می سازه.

سخن پایانی

وقتی که از علم یادگیری واسه فرا گرفتن مهارتایی که می خواین یاد بگیرین استفاده کنین، شانس موفقیت شما در میدون یادگیری افزایش پیدا می کنه. هم اینکه روند یادگیری هم واسه شما تسریع شده و آسون تر می شه، چون که به طور طبیعی بخشایی از مغزتون فعال تر می شن و نکات جدید رو سریع تر فرا گرفته و به شما در کار یادگیری کمک می کنن با گذشت زمان و رشد مهارتای تون در میدون روند یادگیری، می تونین روشای بیشتری رو واسه پیشرفت مهارت ها و تقویت مهارت جدیدتون به کار بگیرین و از رشد و پیشرفت مهارت هاتون لذت ببرین.

هدف از زندگی چیه و واسه چه هدفی باید زندگی کنین؟

چیجوری ترس از نا امید کردن بقیه رو از بین ببریم؟

اختصاصی خبرهای داغ روز موفقیت