فخر رازی صاحب تفسیر مفاتیح الغیب نظری متفاوت با ابنتیمیه دارد. او داستان مریضی حسنین (علیهما السلام) و نذر فاطمه (سلام الله علیها) و علی (علیه السلام) و فضه خادمه به سه روز روزه در صورت شفای آنها و اعطای افطاری به مسکین و یتیم و اسیر را مفصل نقل میکند. او شان نزول آیه را بر خلاف نظر ابنتیمیه می داند. [۷۲۲]
قرطبی در تفسیر خود که قرن هفتم نگارش یافته است، ضمن بیان داستان مریضی حسنین (علیهما السلام) و عیادت اصحاب از آنها، به توصیه ابوبکر در مورد نذر اشاره میکند که گفت: «یا أبا الحسن لو نذرت عن ولدیک شیئا، و کل نذر لیس له وفاء فلیس بشیء» آنگاه نذر علی (علیه السلام) را نقل مینماید: «فقال رضی الله عنه: إن برأ ولدای صمت لله ثلاثه أیام شکرا» و «قالت فاطمه مثل ذلک». سپس داستان افطار را نقل میکند که قبل از تناول مسکینی آمد و عرض کرد«السلام علیکم أهل بیت محمد- فی حدیث الجعفی- أنا مسکین من مساکین أمه محمد صلى الله علیه و- سلم، وأنا و الله جائع، أطعمونی أطعمکم الله من موائد الجنه. [۷۲۳]
نسفی از مفسرین قرن هفتم بر رویه علمای دیگر در مفاد آیه در مورد خاندان علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) مهر تایید میزند. [۷۲۴]
نیشابوری در قرن هشتم به دلالتآیه به اهلبیت (علیهم السلام) استدلال میکند. [۷۲۵]
سیوطی ضمن پذیرش نزولآیه در مورد اهلبیت (علیهم السلام) نظر ابنتیمیه را نقض میکند. [۷۲۶]
نخجوانی در قرن دهم احادیث دال بر شان نزولآیه در مورد خاندان علی (علیه السلام) را ذکر و تثبیت کرده است.[۷۲۷]
حجازی از مفسرین قرن ۱۴ اهلسنت بهوضوح با تایید آیه در مورد اهلبیت (علیهم السلام) بر نظر متفرد ابنتیمیه خط بطلان میکشد و در پایان داستان به روزه بدون طعام علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) تصریح کرده و نزول جبرائیل و بیان شان نزول را با این عبارت تایید میکند: خذها یا محمد هنأک اللّه فی أهل بیتک». [۷۲۸]
صائب عبد الحمید تمسک ظاهری ابنتیمیه را به مکی بودن سوره «هل اتی» با یک تحقیق عالمانه مورد انتقاد قرار میدهد. سوره هل اتی در دو مرحله نازل شده است. قسمت اول سوره مدنی است که آیه یطعمون الطعام در آن قرار دارد.
ایشان در ادامه استدلال، بیان میکند که وقتی مسلمین در مکه بودند اسیر معنی نداشت پس این قسمت از سوره در مدینه نازل شده است. [۷۲۹]
از نکات قابل توجه که مورد غفلت ابنتیمیه واقع شده و صائب بن عبدالحمید متفطن به آن شده این است که وجود اسیر در مکه قبل از هجرت در بین مسلمین بی معنی است پسآیه از اساس برخلاف برداشت ابنتیمیه باید مدنی باشد.
۹-۴- خدشه یا تاویل برخی روایات ناظر به فضائل اهلبیت (علیهم السلام):
آیت الله سبحانی از محققین معاصر شش عامل را برای مخالفت علمای مسلمین با ابنتیمیه دخیل میداند که یکی از آنها انکار فضایل منقول اهلبیت (علیهم السلام) در صحاح و سنن است. [۷۳۰]
ابنتیمیه با وجود برخورد جدلی در برخی فقرات از کتب خود، به فضائل برجسته اهلبیت (علیهم السلام) بهویژه علی (علیه السلام) اعتراف میکند و در عین حال تلاش ناموفقی را برای تضعیف یا تاویل در دلالت برخی از آنها انجام میدهد. او از قول ابنحزم صحت حدیث منزلت را تایید میکند و ضمن پذیرش اعطای رایت در روز خیبر و محب و محبوب بودن علی (علیه السلام) نسبت به خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) با جملهای ناشیانه و بدون توجه به حوادث قبل در جنگ خیبر مینویسد: «هذه صفه واجبه لکل مسلم و مومن». او حدیث معروف «ان علیا لا یحبه الا مومن و لا یبغضه الا منافق» را میپذیرد ولی برای کم فروغ کردن آن با مشابه سازی نادرست مینویسد: «و قد صح مثل هذا فی الانصار». با وجوداینکه حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» را در فقرات متعددی از نوشتههای خود پذیرفته اما جمله بعد یعنی «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» را تضعیف کرده است. در اینجا در مورد اصل جمله تشکیک بی موردی میکند و مینویسد: «فلا یصح من طرق الثقاه اصلا». [۷۳۱]
جدل بیحاصل و عقیم ابنتیمیه موجب شده است در مورد مفاد برخی احادیث منقول در فضائل اهلبیت (علیهم السلام) دچار خود ستیزی شود و رویه سلف مورد ادعا و اهل معرفت به حدیث را فراموش کند. در مورد حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» با استناد به سنن ترمذی و المسند ابنحنبل با پذیرش مفاد آن در مورد جمله پایانی «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» ادعا میکند که فلا ریب انه کذب[۷۳۲] در حالی که در مطلب قبلی منکر ثبوت اصل حدیث از طریق قابل اطمینان شده است.
طبرانی متوفای ۳۶۰ جمله «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» را در معجم صغیر نقل مینماید. [۷۳۳]
ابنتیمیه معتقد است محب و محبوب بودن از نقطه نظر اثباتی برای هر مومن و مسلمی موضوعیت دارد و فضیلت ویژه نیست.
«اعطای پرچم و محب و محبوب بودن خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و مومنین، از خصوصیات و فضیلتهای تمام مومنین است و از مختصات علی شمرده نمیشود». [۷۳۴]
ابنتیمیه چند صفحه بعد مینویسد: «استناد به محبوبیت و محب بودن علی در نسبت با خدا و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فقط برای مقابله با نواصب کارآیی دارد نه چیز دیگر». [۷۳۵]
ماجرای خیبر و جهاد در آن واقعه در رکاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) و گزینش فرماندهی ویژه با آن الفاظ و کلمات استثنایی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که منجر به شکستن قفل قلعه خیبر توسط علی (علیه السلام) بعد از ناکامیهای متعدد شد و ظفرمندی نمایانی را نصیب مسلمین نمود که بعدها مورد تنافس و غبطه دیگر رزمندگان و صحابه سلف قرار گرفت، [۷۳۶] از فضیلتهای استثنایی و منحصر بهفرد علی (علیه السلام) است و کسی با او در این مقام مشارکت ندارد.
شاید کم جلوه دادن فتح خیبر بهخاطر واهمه ابنتیمیه از مخدوش شدن مبانی خود است که اصل را بر فضیلت مطلق شیخین گذاشته است.
فضیلت فتح خیبر از مشهورات در نزد صاحب نظران اهلسنت است.
طبری نقل میکند رایت فتح خیبر ابتدا به عمر داده شد و او بدون موفقیت بازگشت بعد از این قضایا بود که کلام مهم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) «لاعطین اللواء غدا رجلا یحب الله و رسوله و یحبه الله و رسوله. . »، [۷۳۷] از پیامبر (صلی الله علیه و آله) صادر گردید.
متقی هندی از محدثین اهلسنت بازگشت عمر و همراهانش بدون کار نمایان در جنگ خیبر را نقل مینماید که منتهی به کلام پر معنی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خصوص اعطای رایت به محب و محبوب خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) گردید. [۷۳۸]
نسائی حدیث اعطای رایت را با همان ویژگیهای مشیر به فضیلت حضرت علی (علیه السلام) در خصائص نقل میکند. [۷۳۹]
ابن حنبل نقل میکند:
عمر گفت: تا روز خیبر و سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد فردی که پرچم به او اعطا شد امارت را دوست نداشتم و مردم صبح کردند و همه امید داشتند که پرچم به آنها اعطا شود، وقتی صبح شد علی را در حالی که چشم درد داشت فرا خواند، از آب دهانش به چشم علی زد و چشم بهبود یافت و پرچم را به او داد. [۷۴۰]
ابنتیمیه در مورد عادی جلوه دادن تعبیر خاص پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد علی (علیه السلام) در روز خیبر به چند سوال مهم باید پاسخ دهد:
چرا عمر بهخاطر این تعبیر رسول الله (صلی الله علیه و آله) به امارت علاقه مند میشود؟
چرا مجاهدین در رکاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) و شرکت کننده در جهاد آرزوی اعطای رایت میکنند؟ چرا با وجود ناراحتی چشم علی (علیه السلام) که موجب معافیت هر مجاهدی از جهاد است، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فقط ایشان را گزینش کردند؟
چرا این فضیلت برای صحابه ممدوح ابنتیمیه مورد تنافس و غبطه است؟[۷۴۱]
ابنتیمیه در نوشتههای خود برخی روایات منقول در فضایل اهلبیت (علیهم السلام) را که مورد پذیرش محدثین و اهل معرفت به حدیث است، نمیپذیرد.
او مینویسد: روایت «علی مع الحق و الحق یدور معه حیث دار و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض من اعظم الکلام کذبا و جهلا فان هذا الحدیث لم یروه احد عن النبی (صلی الله علیه و آله) لا باسناد صحیح و لا ضعیف». [۷۴۲]
برخلاف این ادعا ترمذی از صاحبان صحاح سته مفاد روایت را بهصورت جمله دعایی در فضائل امیرالمومنین علی (علیه السلام) نقل نموده است. پس ادعای بزرگ «لم یروه احد عن النبی (صلی الله علیه و آله)»، صحیح نیست.
محقق ترمذی در سنن خود از پیامبر نقل میکند: «رحم الله علیا اللهم ادر الحق معه حیث دار»: خدا علی را رحمت کند، خدایا حق را ملازم با علی گردان. [۷۴۳]
خوارزمیمتوفای ۵۶۸ در المناقب حدیث را نقل میکند: «رحم الله علیا اللهم ادر الحق حیثما دار». [۷۴۴] مفاد حدیث مذکور مورد تایید مبارکفوری هم است. [۷۴۵]
ابنتیمیه در روند انکارهای بیدلیل خود به احادیث مقبول دیگر نیز تعرض میکند.
«اما قوله اقضاکم علی فلم یروه احد من اهل الکتب السته و لا اهل المسانید المشهوره و لا احمد و لا غیره باسناد صحیح و لا ضعیف. . . لکن قال عمر بن خطاب الا اترون و «علی اقضانی» و هذا قاله بعد موت ابی بکر». [۷۴۶]
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |