ابنحزم تامل جالبی در مورد بی طرفی و ترک قتال دارد که با توجه به اجماع اندیشمندان اهلسنت به افضلیت علی (علیه السلام) در زمان خلافت، موضع جنگ طلبان و کارشکنان و بی طرفان بهشدت زیرسوال میرود. او مینویسد:
وقتی علی صاحب حق است و گروه طغیانگر (فئه باغیه) مشخص هستند، جنگ با آنان بنص قرآنی واجب میگردد و احادیث ناظر به ترک قتال مربوط به جایی است که حق و باطل مشخص نیست. [۶۹۶]
بنابر این بعد از روشن شدن مواضع طرفین جنگ، مبارزه با گروه باطل در مقابل جبهه حق، واجب قرآنی است.
ابنتیمیه هرچند توقف در منازعه علی (علیه السلام) و مخالفین را به جمهور اهلسنت نسبت میدهد،[۶۹۷] اما در ادامه بحث با توجه به حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد خروج خوارج از دین و طغیانگر ی اصحاب معاویه با توجه به حدیث قتل عمار«تقتل عمارا الفئه الباغیه» به حقانیت علی (علیه السلام) اعتراف میکند. [۶۹۸]
با تصریحات بالا بی طرفی در جنگی که علی (علیه السلام) یک طرف منازعه است و مصلحت بینی مبنی بر اینکه ترک قتال بهتر بود، فاقد وجاهت دینی و روش منطقی است.
۷-۴- نسبت ندامت به علی (علیه السلام):
ابنتیمیه بدون ذکر مستند نسبت ناروایی به حضرت علی (علیه السلام) میدهد که امکان ندارد از ایشان صادر شود.
او مینویسد: «علی از اموری که منکر بود توبه کرد و نسبت به آنها اظهار پشیمانی نمود». [۶۹۹]
او در ادامه میافزاید: «علی بن ابی طالب از اموری همانند جنگ و غیر جنگ که انجام داده بود پشیمان شد». [۷۰۰]
نسبت مذکور مستند به هیچ سندی نیست و صرف ادعا است.
عنوان فوق از امور غیر اثبات شده و محال بر امیرالمومنین علی (علیه السلام) است. حضرت در مسیر دفاع از حق و اجرای احکام کتاب الهی و احیای سنت نبوی (صلی الله علیه و آله) که در تطور زمان دچار چالشهایی شده بود کوچکترین تردیدی بهخود راه نداد و از عملکرد خود در این مسیر حقانی دفاع قاطع نمود. پایداری ایشان بر حق موجب شهادتش در محراب عبادت شد. همه انسانهای الهی آرزو دارند اموری مثل جنگ و حوادث ناگوار بهوقوع نپیوندد و اسباب آن از بین برود ولی اگر برای اصلاح بشریت و احیای سنتهای ربّانی لازم باشد از آن استقبال میکنند.
۸-۴- خدشه در دلالت یا تاویل ناروای تعدادی ازآیات قرآنی مشیر به فضایل اهلبیت (علیهم السلام):
آیات فراوانی در شان اهلبیت (علیهم السلام) بهویژه علی (علیه السلام) نازل شده است. بسیاری از مفسرین اهلسنت با وجود التزام به مبانی کلامی خود در امامت و رهبری جامعه اسلامی بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آن صحه گذاشتهاند. حسکانی از مفسرین اهلسنت و جماعت جلد اول تفسیر خود موسوم به شواهد التنزیل لقواعد التفصیل را بهآیاتی اختصاص داده است که در شان و منزلت والای امیرالمومنین علی (علیه السلام) نازل شده است. بسیاری از آیات مذکور، مورد تامل ابنتیمیه است او برخی را میپذیرد و برخی را تاویل و انکار میکند. محور او در تاویل و انکار، حفظ گمان خود در تفضیل شیخین و خدشه در استدلال شیعیان برای اثبات امامت بلا فصل حضرت علی (علیه السلام) است.
۱-۸-۴-بررسیآیه ولایت:
ابنتیمیه صدقه دادن انگشتر علی (علیه السلام) در حین رکوع و نزول آیه ولایت در این مورد را کذب میداند. او مدعی است اهل علم به حدیث در این تکذیب اجماع دارند و قصه روایت شده را از دروغهای وضع شده میدانند.[۷۰۱]
با بررسی تفاسیر اهلسنت از قرن چهارم تا کنون ادعای نادرست ابنتیمیه به اثبات میرسد.
طبری از مفسرین قرن چهارم و نزدیک به زمان سلف در دلالت مفاد آیه ولایت وجوهی را بررسی میکند و در نهایت با توجه به روایت مجاهد رای به همان معنایی میدهد که مشیر به شانیت علی (علیه السلام) است و در پایان مینویسد: «نزلت فی علی بن أبی طالب، تصدق و هو راکع». [۷۰۲]
حسکانی از مفسرین قرن پنجم با اسناد متعدد شان نزول آیه را در مورد علی (علیه السلام) میداند و از قول ابنعباس و زید بن علی و ابی الجارود و ابی رافع و اصبغ مینویسد: «نَزَلَتْ فِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ». [۷۰۳]
زمخشری از مفسرین قرن ششم و نزدیکتر از ابنتیمیه به عصر سلف شان نزول آیه را در مورد صدقه انگشتر علی (علیه السلام) میداند و مینویسد:
آیه در مورد علی نازل شده است در زمانی که در نماز به رکوع رفت و گدایی از او درخواست کمک نمود و او انگشتر خود را به او داد» و میافزاید نیکی و احسان به مستمندان آنقدر مهم و ضروری است که تاخیر در آن حتی تا زمان فراغت از نماز لازم نیست. [۷۰۴]
فخر رازی در قرن ششم از مفسرین و علمایی است که به آسانی هر مطلبی را قبول نمیکند و به امام المشککین معروف است به دو قرینه، نظری را تایید میکند که معتقد است آیه در مورد علی نازل شده است: ۱-آیه ۵۴ مائده«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکافِرِینَ یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیم»، [۷۰۵] در مورد علی است چون با مفاد روایت روز خیبر «لأدفعن الرایه غدا إلى رجل یحب اللَّه و رسوله و یحبه اللَّه و رسوله» هم سیاق است. ۲- بعد از آیه محب و محبوب بودن[۷۰۶]آیه ولایت[۷۰۷] را آورده است و چونآیه قبل در مورد علی (علیه السلام) است مناسب است آیه بعد نیز در حق علی (علیه السلام) باشد. [۷۰۸]
قرطبی از مفسرین قرن هفتم نزولآیه ولایت را در مورد علی (علیه السلام) قبول دارد و داستان آن را نقل میکند و اضافه میکند کهاین عمل آسیبی به صحت نماز نمیرساند. [۷۰۹]
ابنکثیر از مفسرین معروف قرن هشتم در دلالتآیه مینویسد: « کان علی بن أبی طالب قائما یصلی، فمر سائل و هو راکع، فأعطاه خاتمه، فنزلت إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ الآیه». [۷۱۰]
سیوطی از مفسرین قرن دهم با ذکر سلسهای از محدثین از ابنعباس نقل میکند«إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ الآیه قال نزلت فی علی بن أبى طالب. [۷۱۱]
سیوطی حدیث غدیر را در ذیل آیه ذکر میکند. ممکن است این روایت شریف در چند مورد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) صادر شده است.
در حدیثی دیگر که سیوطی روایت کرده است علاوه بر ذکر ولایت علی (علیه السلام) با استناد بهآیه، حضرت مصداق حزب الله معرفی میشود که همواره پیروزی با آن قرین است. در روایت علاوه بر بیان داستان اعطای انگشتر و نزولآیه ولایت وقتی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) از گدا سوال میکند چه کسی و در چه حالی به تو انگشتر داد و او پاسخ میدهد علی در حالی که در حال رکوع بود، حضرتآیه «وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون»[۷۱۲] را قرائت میکند. [۷۱۳]
آلوسی از مفسرین قرن سیزدهم اهلسنت و جماعت داستان جالبی را در این مورد نقل میکند:
مردی از قوم ابن سلام و همراهش ایمان آوردند و به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کرد خانههای ما دور است و غیر از مجلس شما محلی نداریم. وقتی قوم ما متوجه ایمان ما به خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) شوند با ما مجالست و مصاحبت نمیکنند و از ازدواج با ما امتناع میورزند، در این صورت زندگی بر ما دشوار میشود. پیامبر (صلی الله علیه و آله)آیه ولایت «إنما ولیکم اللّه و رسوله. . . » را برای دلداری آن مرد قرائت کرد و در حالی وارد مسجد شد که مردم در مسجد در حال رکوع و سجود بودند، در این موقع گدایی را دید و از او پرسید آیا کسی به تو چیزی کمک کرده است؟ عرض کرد بله یک نفر انگشتر نقرهای به من صدقه داد. فرمود چه کسی بود؟ عرض کرد آنکه ایستاده است « و أومأ إلى علی کرم اللّه تعالى وجهه». پیامبر (صلی الله علیه و آله) دو باره سوال میکند علی در چه حالی به تو کمک کرد؟ سائل جواب داد در حال رکوع. پیامبر (صلی الله علیه و آله) تکبیر گفت وآیه ولایت را قرائت کرد «فکبر النبی صلّى اللّه علیه و سلّم ثم تلا هذه الایه». [۷۱۴]
ابنعاشور از مفسرین قرن چهاردهم اهلسنت داستان نزول را به همان صورت که آلوسی نقل کرده بود، روایت میکند و در پایان به تکبیر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و قرائت آیه تصریح مینماید. [۷۱۵]
شواهد منقول از منابع متعدد مفسرین اهلسنت شانیت نزولآیه را در مورد امیرالمومنین علی (علیه السلام) اثبات میکند و این امر نقض ادعای ابنتیمیه است. بنابر این برخلاف ادعای ابنتیمیه اهل معرفت به احادیث که در سلسله روایتهای منقول در منابع مذکور ذکر شده بود برخلاف نظر تفریطی ایشان رای میدهند.
۲-۸-۴- بررسیآیه یطعمون الطعام علی حبَه. . . :
ابنتیمیه با استظهاری ناقص در صدد انکار آیه یطعمون الطعام در حق اهلبیت (علیهم السلام) است. با شهادت مفسرین و پاسخ پایانی بحث، ادعای ایشان باطل میشود. با وجود انکار آیه در پایان اظهار نظر خود از عبارت تکریم آمیز «هذه الساده الاخیار» برای توصیف اهلبیت (علیهم السلام) استفاده میکند. ابنتیمیه مدعی است علما اتفاق نظر دارند که سوره هل اتی مکی است در حالی که علی با فاطمه بعد از هجرت در مدینه و پس از غزوه بدر ازدواج کرد یعنی چند سال بعد از نزول سوره هل اتی، پس نظری که میگویدآیه در مورد خانواده علی و فاطمه نازل شده است در پیشگاه کسی که علم به نزول قرآن و احوالاین بزرگان نیک کردار دارد، دروغ بودنش مخفی نیست. [۷۱۶]مروری بر تفاسیر اهلسنت ادعای ابنتیمیه را باطل میکند.
حسکانی در قرن پنجم در تفسیر خود مینویسد: «عَنِ ابنعباس فِی قَوْلِهِ تَعَالَى: وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ [قَالَ:] أُنْزِلَتْ فِی عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهَ. [۷۱۷] سپس کل داستان آمدن سه گروه و اعطای افطاری به آنها را نقل کرده و مینویسد: « نَزَلَتْ فِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَطْعَمَ عَشَاءَهُ وَ أَفْطَرَ عَلَى الْقَرَاحِ». [۷۱۸]
میبدی از مفسرین سنی قرن ششم در مورد دلالت آیه بر اهلبیت (علیهم السلام) بیان روشنی دارد: «ابنعباس گفت: این آیت در شأن امیرالمؤمنین على (علیه السلام) فرو آمد و خاندان وى». [۷۱۹]
«. . . سه روز بگذشت که اهل بیت على (علیه السلام) هیچ طعام نخوردند و بر گرسنگى صبر کردند و آن ماحضر که بود ایثار کردند، مرد درویش را و یتیم را و اسیر را، تا ربّ العالمین در شأن ایشان آیت فرستاد». [۷۲۰]
بغوی از مفسرین قرن ششم به نزولآیه در مورد خاندان علی (علیه السلام) تصریح میکند و میافزاید:
علی برای یک نفر یهودی کار میکرد و در قبال آن مقداری جو دریافت کرد ثلث آن را آماده کردند که مسکینی آمد و به آن اعطا شد و ثلث دیگرش که آماده شد یتیمیآمد و مورد بخشش قرار گرفت و ثلث دیگر به اسیر بخشیده شد. [۷۲۱]
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |