ملت فارس پس از سالها محرومیت و تحمل همه گونه فشار مالی و اقتصادی، امروز برای احقاق حق خود قیام کرده، می خواهد حقوق قانونی خود را که در قانون اساسی مملکت، معلوم و معین است بدست آورد و این قیام ملی، ابداً ارتباطی با هیچ مقام داخلی یا خارجی ندراد و جناب اشرف نخست وزیر، وارد مذاکره تلگرافی شود که قضایا را با حسن تدبیر، خاتمه دهند. رادیو تهران موقع را برای سم پاشی و ادامه تحریکات، مقتضی دیده، افکار و عقاید مظفر فیروز را به عنوان دولت خواهی و ملت دوستی، انتشار داده و حقایق امور را برخلاف آنچه که هست، بیان کرده تا خاطر هموطنان عزیز ما را از جریان واقعی امور، منحرف سازد و دادخواهی ملت فارس را به طغیان و انقلاب تعبیر نماید، اما از انتشار تلگراف دادخواهی فارسیان، در رادیو تهران، خودداری کند، این است که برای رفع سوء تفاهم، صریحتاً اعلام میداریم که نهضت فارس، عمومی است و منحصر به یک طبقه مخصوصی نیست و تا روزی که حقوق قانونی ما رادولت مرکزی تصدیق و تفویض ننماید، از پای نخواهیم نشست. اگر رادیو تهران غرض به خصوصی ندارد، چرا قیام دیگران را ملی و دموکراتیک میداند و نهضت ملی فارس را که فقط برای به دست آوردن حقوق قانونی است، به تحریک دیگران و مولود سیاست مرموز میداند در صورتی که وجود شخص مظفر در میان هیئت دولت، مشکوک و مرموز و مایه تمام سوء تفاهمی است و از شخص جناب اشرف قوام السلطنه، استدعا داریم که بدون وجود ایشان «مظفر فیروز» در انجام حوائج فارسیان تسریع فرمایند تا آتشی که اکنون روشن شده، خشک تر را نسوزاند ومملکت را از این ورطه خطرناک، نجات دهد. نمایندگان طبقات فارس (نورزاده بوشهری، ص ۲۹۰-۲۸۰)
سران قشقایی ، مظفر فیروز را مسئول و موجب سخنان رادیو تهران در مخالفت با خودشان میدانند و از این که این وسیله دولتی، آلت دست فیروز برای اغراض و اهداف شخصی وی شده، شاکی و گلهمند شده و از نخست وزیری میخواهند که بدون وجود و حضور فیروز، به بررسی وضعیت فارس و حل مشکلات آنان بپردازد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
۳ – ۶ -۵ هیئت اعزامی به فارس
اعزام هیئتی برای مذاکره با سران قشقایی در جهت حل مسالمت آمیز قضایا و رسیدن به نتیجه مطلوب مهمترین عکس العمل دولت مرکزی در رویارویی با قیام کنندگان در فارس بوده است (یا = مهمترین عکس العمل دولت مرکزی در قبال نهضت مقاومت جنوب، اعزام هیئیت برای مذاکره با سران قشقایی جهت حل مسالمت آمیز قضایا ور سیدن به نتیجه مطلوب بود)
اعزام این هیئت، به درخواست محمد ناصر قشقایی برای پیشبرد مذاکرات با دولت بوده است که در تاریخ ۳/۷/۱۳۲۵این هیئت مرکب از آقایان امیر همایون، رضا حکمت (سردار فاخر)، علی هیئت- مستشار دیوان کشور – ؟؟؟ و سرپاس صفاری اعزام و ۴/۷ وارد شیراز شد. (نورزاده بوشهری، ص ۳۷+ نخست وزیران ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی – باقر عاقلی ص ۶۲۳ + اعزاز بیناپی، عزیز الله، تقدیر یا تدبیر، خاطرات اعزاز نیک پی) ابن سینا، چ اول، ۱۳۴۷) و به محض ورود به شیراز (۴/۷/۱۳۲۵) مذاکرات خودر ا با سران قشقایی- رهبران قیام – آغاز میکنند.
با رسیدن هیئت اعزامی به فارس (آق چشمه) ناصرخان اعلامیهای صادر میکند که نیروهای مذاکرات هیئت اعزامی به جنوب، در محل آق چشمه، واقع در سی کیلومتری شیراز، با ناصر قشقایی، خسرو قشقایی و دیگر سران عشایر فارس، آغاز گردید.» (گاهنامه ۵۰ سال شاهنشاهی پهلوی، فهرست روز به روز وقایع سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی ایران، از ۳ اسفند ۲۴۷۹ تا ۲۹ اسفند ۲۵۳۵، ج اول، تهران، نشریه کتابخانه پهلوی، ۲۵۳۵ تا ص ۴۶۳).
مذاکرات هیئت اعزامی با سران نهضت در روزهای پنجم و ششم مهرماه همچنان ادامه مییابد و ارتباط مستقیم تلگرافی، بین هیئت اعزامی و هیئت دولت، تا ساعت دو و نیم بعد از نیمه شب پنجم مهر ماه ادامه داشته (همان ص ۶۴-۴۶۳).
نخست وزیر در تلگرافی به هیئت اعزامی، با تقاضاهای معقول و مشروع عشایر، اعلام موافقت میکند. «نخست وزیر در آفرین تلگراف خود به هیئت اعزامی، اعلام کرد که تقاضاهای مشروع عشایر فارس مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت ضمن رد پیشنهادهای رؤسای عشایر، تهدید کرد که اگر سران عشایر فارس، از فرمانبرداری دولت، خودداری کنند، ارتش آنها را به شدت سرکوب خواهد کرد.» (همان ص ۶۴-۴۶۳).
در تاریخ هفتم مهر ماه، هیئت اعزامی به فارس، برای دادن گزارش اقدامات خود، به تهران میروند و «گزارش هیئت اعزامی به جنوب، با حضور نخست وزیر و وزیر جنگ و رئیس ستاد ارتش، مورد بررسی و تبادل نظر قرار گرفت.» (همان ص ۴۶۴ + قربانیان باور و احزاب سیاسی ایران، محمود تربتی سنجابی، انتشارات آسیا،چ اول، ۱۳۷۵، بیجا).
در فاصله بازگشت هیئت اعزامی – از فارس به تهران جهت ارائه گزارش اقدامات ضد، فارس همچنان شرایط بحرانی داشته و مردم برخی از نقاط فارس به دلیل شرایط بحرانی، مناطق خود را ترک گفته و به نقاط امن دیگر مهاجرت میکنند و حتی شهر بوشهر به دست عشایر جنوب سقوط میکند و پادگان کازرون نیز به وسیله هواپیماهای نظامی، تقویت میشود (همان، ص ۴۶۴).
در نهم مهر، قوام السلطنه، دستور تلگرافی برای امیر همایون بوشهری میفرستد که با ناصرخان قشقایی ملاقات و مذاکره کند. (روزنامه اطلاعات هفتگی، ش ۲۷۴، س ۶ [۱۹/۷/۲۵] ص ۲)
در این زمان (۱۱ مهرماه) در فارس شایع میشود که بین سرلشگر زاهدی و سران عشایر، موافقتنامهای امضاء شده است. «… شایع است که امروز موافقتنامه [ای] بین تیمسار سرلشکر زاهدی از طرف دولت و سران نهضت، امضاء و مبادله شده و به زودی طبع و منتشر خواهد شد و پس از تشکیل انجمن ایالتی، سران عشایر و عده آنها، متفرق و هر کس به محل خود خواهد رفت…» مرکز اسناد ریاست جمهوری، سند شماره ۲۴، ۱۱ [/۷/۱۳۲۵].
در پانزدهم مهرماه، مذاکرات جدید عشایر با دولت، آغاز می شود. «مذاکرات جدید سران عشایر جنوب، با امیر همایون، نماینده دولت آغاز شد و ناصر قشقایی تقاضاهای تازه و ملایمتری را عنوان کرد. (گاهنامه ۵۰ سال ص ۴۶۶)
روزنامه اطلاعات هفتگی در این باره مینویسد: «ناصر قشقایی، تقاضای ادامه مذاکرات با دولت را کرده و با آقای امیر همایون بوشهری، ارتباط پیدا نموده و تعهد کرده است تا پایان مذاکرات حملهای از طرف عشایر بر مواضع نیروهای دولتی صورت نگیرد. (روزنامه اطلاعات هفتگی، ش ۲۷۴، س ۶، [۱۹/۷/۲۵] ص ۲).
در شانزدهم مهر ماه، سرلشکر زاهدی – کفیل استانداری فارس – پیشنهادات جدید سران عشای را برای مذاکره به تهران میبرد تا توسط نخست وزیر مورد بررسی قرار گیرد و پاسخهای درخور داده شود. (روزنامه اطلاعات هفتگی، ش ۲۷۴ س ۶ [۱۹/۷/۲۵] ص ۲)
سرلشگر زاهدی، در هفدهم مهرماه، برای دادن گزارش به شاه، نزد وی میرود (گاهنامه ۵۰ سال ص ۶۷ – ۴۶۶)
و همچنین «… هیئت دولت با حضور سرلشگر زاهدی و رئیس ستاد ارتش، به تقاضهای سران عشایر فارس رسیدگی کرد.» (همان) هیئت دولت پس از این مذاکرات و بررسیها، سرلشکر زاهدی را با اختیارات تامه، مأمور مذاکره نهایی با سران عشایر فارس می کند که در تاریخ ۲۲/۷/۱۳۲۵، وی به شیراز آمده مذاکرات خود را با ناصرخان قشقایی آغاز میکند (گاهنامه ۵۰ سال ص ۴۶۷ + روزشمار تاریخ ایران ص ۳۹۸)
حضور سرلشگر زاهدی، برای ختم غائله فارس، احتمالاً به درخواست سران عشایر بوده است. «ناصرخان قشقایی تلگرافی به آقای نخست وزیر کرده و در آن اظهار داشته است که حاضر است همه گونه اوامری را که از طرف ایشان صادر شود، اطاعت نماید. این تلگراف، در هیئت دولت مورد مطالعه قرار گرفت و چون ناصرخان تمام پیشنهادهای دولت را پذیرفته بود، قرار بر این شد که آقای سرلشگر زاهدی که از آغاز جریان این غائله، در فارس بوده، … به فارس عزمت نموده و عملاً غائله فارس را به
نحو مسالمت آمیز، برطرف نماید…» (روزنامه اطلاعات هفتگی، ش ۲۷۵ س ۶، [۲۶/۷/۱۳۲۵] ص ۲)
مذاکرات نهایی سرلشکر زاهدی، امیر همایون بوشهری و سایر نمایندگان دولت با سران عشایر، با آمدن سرلشگر زاهدی صورت جدی به خود گرفته و هر دو ظرف مصرانه در پی خاتمه دادن به وضعیت موجود بودند به همین خاطر «دیروز عصر، تیمسار سرلشکر زاهدی، به معیتآقای امیر همایون، در چنار راهدار، به ملاقات جناب آقای محمد ناصر خان قشقایی و برادران ایشان رفتند.» (ملاقات تیمسار سرلشکر زاهدی با آقای محمد خان قشقایی، روزنامه پارس، س ۵، ش ۵۱۹، (سه شنبه ۲۳/۷/۱۳۲۵) ص ۲، ستون اول)
سرلشگر زاهدی در تلگرافی به ستاد ارتش، نتیجه مذاکرات خود را این گونه شرح میدهد: «… ریاست ستاد ارتش، امروز با برادران قشقایی، با حضور آقای بوشهری ملاقات حاصل … تعهد نمودند که در ۲۴[۷/۱۳۲۵] عشایر را متفرق نماید وامشب هم در استانداری، عده کثیری از اهالی شهر، جمع و مستدعیات آنها که مورد قبول جناب اشرف اقای نخست وزیر شده، به آنها ابلاغ خواهد شد…» مرکز اسناد ریاست جمهوری، سند ش ۳۴، ۲۳/۷/۱۳۲۵)
در تاریخ ۲۳ مهرماه ۱۳۲۵ بر اساس بیانیه ۱۱ مادهای که سرلشکر زاهدی از طرف قوام السلطنه، به سران عشایر فارس ابلاغ میکند، قیام فارس رسماً پایان میپذیرد و عشایر نیز از طرف رهبران خود، دستور پراکندگی از اطراف شهرها و مناطق فارس را میگیرند. و مردم فارس، پس از یک ماه درگیری و آوارگی، روی آرامش به خود میبینند.
اطلاعات هفتگی مینویسد: «قضیه فارس طبق قراری که بین آقایان سرلشکر زاهدی و امیر همایون بوشهری، نمایندگان دولت در شیراز و آقای محمد ناصر قشقایی گذاشته شد، به طریق مسالمت آمیزی خاتمه یافت. آقای سرلشکر زاهدی، اعلامیهای در این باب در شیراز منتشر نمودند. مهمترین مواد این موافقتنامه، از این قرار است: انجمن های ایالتی، به امر آقای نخست وزیر تشکیل خواهد شد. به محض اقتتاح پانزدهمین دوره تقینینه، قانون لازم به منظور ازدیاد تعداد وکلای فارس ، تقدیم مجلس شورای ملی میگردد. چون ممکن است بعضی از افراد ایلی و شهری و غیره، از نامه نهضت ملی، برخلاف دستور و نیت رؤسای نهضت مورد استفاده نمودند. عملیاتی خلاف رویه قوانین و مقررات نموده باشند. آقای نخست وزیر تا ای تاریخ عفو عمومی مرحمت فرمودهاند. نهضت ملی فارس، روی اصل وطن پرستی و حفظ استقلال و تمامیت کشور ایران به اتکاء شخص آقای نخست وزیر، باقی و برقرار خواهد ماند . (روزنامه اطلاعات هفتگی، ش ۲۷۶، س ۶، ص ۱۸ [۳/۸/۲۵] + مجله گفتگو سال ۱۳۷۲، ص ۲-۱۴ ص ۱۴۰)
همان منبع، در ادامه مینویسد: «قرار شد عصر چهارشنبه، ۲۴ مهرماه ۱۳۲۵ کلیه عشایر که در اطراف شیراز بودند، به منازل خود مراجعت نمایند.» (همان، ش ۲۷۶، س ۶، ص ۱۸).
خواندنیها مینویسد: «روز چهارشنبه، ۲۴ مهر، بیانیهای از طرف تیمسار سرلشکر زاهدی، فرمانده کل قوای جنوب، در شیراز صادر ودر طی آن، پایان وقایع فارس، رسماً اعلام گردید. طی این بیانیه، وقایع فارس به نام نهضت فارس شناخته شده ودولت با مستدعیات حقه اهالی آن سامان موافقت کرده است. آقای ناصر قشقایی نیز تلگرافی به آقای نخست وزیر مخابره کرده و در طی آن، اظهار اعتماد و وفاداری نمووده است. » (خاتمه اوضاع فارس و برقراری آرامش در جنوب»، روزنامه خواندنی ها، س ۷، ش ۱۸، ش مسلسل ۲۲۱، (سه شنبه ۳۰/۷/۱۳۲۵) ص ۲۱، ستون ۲)
سرکلارمونت اسکراین مینویسد: «هیئت زاهدی، با قشقاییها به توافق میرسد و شورش خاتمه میپذیرد. دولت ایران توافق می کند مسائل اقتصادی فارس را با نمایندگان استان، مورد بحث قرار دهد و هزینه افزایش یافته آموزش و پرورش، بهداشت و جادهها را تأمین نماید. برای افزایش کرسیهای اختصاص داده شده به استانهای جنوبی، پیشنهاداتی به مجلس جدید ارائه شود، و نیز موافقت میکند در مورد انتصاب مقامات، با مرام استان به مشورت بپردازد و در مورد شورشیان اقدامات کیفری اتخاذ نماید. در عوض قشقایی ها قول میدهند که نسبت به حکومت مرکزی وفادار بمانند…» (اسکرین ص ۵۳۸).
قهرمانی مینویسد: « … نتیجه نهایی این همه غوغا و مذاکرات و رفت و آمدها و اردوکشیها و کشت و کشتارها و غارت و چپاولها این شد که یک روز در روزنامهها نوشتند: «غائله فارس حل شد قضیه فارس، طبق قراری که بین نمایندگان دولت در شیراز و آقای محمد ناصر قشقایی گذاشته شد، به طریق مسالمت امیزی خاتمه یافت…» قهرمانی ابیوردیص ۴۰۹)
شفیعی عقیده دارد که مذاکرات علی محمد دهقان (یکی از نمایندگان فارس در مجلس شورای ملی) و ناصر قشقایی ، باعث پایان یافتن قیام شده است. «… ره هر جهت ، مذاکرات آقای محمد علی دهقان و ناصر قشقایی، منتهی به صدور اعلامیهای از طرف ایلات مبنی بر اطاعت از اوامر شاهنشاه و پیروزی از قوانین جاری مملکت گردید…» شفیعی، امیر ولی الله، اسراری از سیاستهای پشت پرده در ایران، از شهریور ۱۳۲۰ تا نیمه اول ۱۳۲۶، ج اول، تهران، چاپ خرمی، آذر ماه ۱۳۴۰، ص ۱۲۳)
علی شعبانی در کتاب خود، موافقت نامه عشایر با دولت را، تنها در سه ماده ذکر کرده است، در حالی که این موافقت نامه در ۱۱ ماده بوده است. «مذاکرات نمایندگان دولت با سران شورش فارس، سرانجام منجر به عقد یک موافقت نامه سه مادهآی به شرح زیر شد:
-
- انجمن ایالتی فارس تشکیل خواهد شد.
-
- به محضر افتتاح مجلس، قانون لازم به منظور ازدیاد تعداد وکلای فارس، تقدیم خواهد شد.
- برای اشخاصی که مرتکب عمل خلافی شده باشد، عفو عمومی داده خواهد شد. (شعبانی، علی، بحران، تهران، انتشارات مرکز تحقیقات ۲۵۳۵ شاهنشاهی ص ۸۷)
وی عقیده دارد که شورشیان فارس، به رئیس دولت – قوام السلطنه- رشوه دادهاند.» موافقت فوری دولت با درخواست های شورشیان فارس، در محافل سیاسی با تعجب فراوان تلقی شد و شاید هم، یکی از دلایل دولت را واداشته بود تا در مقابل شورشیان فارس، خیلی زود کوتاه بیاید، رشوهای بود که آنها به رئیس دولت داده و در اعلامه خود تصریح کرده بود: «نهضت ملی فارس به اتکاء شخص نخست وزیر، باقی و برقرار خواهد بود.» (شعبانی ص ۸۷).
سترنج فاوست، مطلبی را در کتاب خود ذکر کرده که در هیچ منبع مورد استفاده دیگری اینگونه نیامده است و آن این است که: «… در ملاقاتی که در تهران میان قوام السلطنه و ناصر خان قشقایی صورت گرفت، قوام، خواستههای ناصرخان را مبنی بر انحلال کابینه فعلی با تعیین یکی از سران قشقایی را به ریاست نیروی ژاندارمری فارس نپذیرفت، ولی با برکناری فرمانده لشکر وقت فارس، که به توصیفه مظفر فیروز بدین سمت منصوب شده بود، همچنین انجمنهای و شهری به سبک آذربایجان، در فارس موافقت کرد، در واقع قوام، وجه تعدیل یافتهای از توافقنامه آذربایجان را نیز به سران عشایر پیشنهاد کرد.» (فوست ، بویس، ایران و جنگ سرد و بحران آذربایجان ۲۵/۱۳۲۴) ترجمه کاوه بیات تهران، موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، چ ۲، ۱۳۷۴، ص ۲۷-۱۲۶).
وی عقیده دارد که ناصرخان قشقایی به تهران رفته و در آنجا با نخست وزیر به توافق رسیده است، در حالی که ناصرخان نه تنها به تهران نرفت، بلکه با فرستادن نماینده یا نمایندگانی به تهران که درخواست قوام السلطنه بوده است مخالفت کرده و در عوض خواستار اعزام هیئتی از تهران به فارس بوده که در نهایت در سوم مهر ماه این هیئت به فاس وارد میشود.
در ادامه، وی نوشته است: «بالاخره، ناصرخان در اواسط اکتبر/ اواخر مهر، هنگامی که نیروهای مؤتلفه عشایری، پادگانهای نظامی خورموج و کازرون را نیز خلع سلاح کرده بودند، شرایط قوام را پذیرفت. با این حال شورش عشایر جنوب، در حول و حوش فارس محدود مانده و خطر سرایت آن به مناطق عرب نشین خوزستان یا مناطق عشایری کرمانشاه، در غرب تحقق نیافت. در پی یک رشته ضمانتهای جدید مبنی بر اعطای خودمختاری محلی به فارس و اعلان عفو عمومی افرادی که در این ماجرا حضور داشتند، از سوی شاه، شورش عشایر جنوب پایان پذیرفت.» (فاوست، ص ۱۲۷)
ایوانف در مورد امضای موافقت نامه نوشته است: «در تاریخ ۱۷ اکتبر سال ۱۹۴۶، موافقت نامهای بین دولت ایران و خانهای جنوب به امضاء رسید. دراین موافقت نامه، توطئه خانهای جنوب به عنوان «جنبش ملی» قلمداد گردید که گویا بر اساس «میهن پرستی و ایده دفاع از تمامیت اراضی و استقلال ایران، به وجود آمده است. دولت تمام عشایر را مورد عفو عمومی قرار داد.» (ایوافن مینی ئیل سرگیویچ، تاریخ نوین ایران، ترجمه هوشنگ تیزابی و حسن قائم پناه، بی جا، بینا، ص ۱۲۶، ۱۲۵۶).
دکتر ذوقی نیز معتقد است که در اعلامیه سرلشکر زاهدی، در مورد خواستههای اصلی عشایر، هیچ سخنی نیامده است. «… در اطلاعیه سرلشکر زاهدی که در حقیقت ، متن موافقت نامه وی به ناصر قشقایی نیز بود، به هیچ روی، نسبت به درخواست قشقاییها دایر به تغییر و ترمیم کابینه و اخراج وزیران تودهآی از کابینه، اشاره نشده بود…» (ذوقی: ایرج، ایران و قدرتهای بزرگ در جنگ جهانی دوم،تهران، انتشارات پاژنگ، ۱۲۶۸، ص ۳۱۳).
در کتاب گذشته، چراغ راه آینده است، در مورد پایان یافتن قیام فارس آمده است: «… سرلشکر زاهدی پس از رسیدن به شیراز، غراتگریها و کشتارهای سران ایلات جنوب را به عنوان «نهضت ملی فارس» برای به دست آوردن حقوقی که لازمه حیات یک ملت مترقی است» شناخته…» گذشته چراغ راه آینده، ۱۳۶۲، ص ۴۴۱)
متن ابلاغیه یازده گانه سرلشگر زاهدی بدین شرح میباشد:
۲۳ مهر ماه ۱۳۲۵ هیئت مدیره محترم نهضت فارس- از نخستین روزی که صدای نهضت در فارس بلند شد و اینجانب از طرف جناب اشرف (قوام السلطنه) آقای نخست وزیر، مأموریت این استان را عهده دار شدم و به اتفاق جناب آقای امیر همایون (جواد بوشهری) که سمت نمایندگی ویژها زمقام نخست وزیری دارند، از نزدیک شاهد و ناظر جریان نهضت گردیدم و برخلاف آنچه شهرت داده بودند، به منویات نهضت کنندگان پی بردیم. دریافتیم که آقایان با در نظر داشتن وحدت کامل ملی وحفظ استقلال ایران، فقط به منظور به دست آوردن حقوقی که لازمه حیات یک ملت مترقی است مبادرت به نهضت نمودند.
مراتب را تلگرافاً به جناب آقای نخست وزیر گزارش داده و بعد، برای تشریح و توضیح بیشتری ،دستور عزیمت اینجانب به تهران صادر، که به مرکز عزیمت و مطالب مردم فارس و نهضت کنندگان شهری و ایل را، تفصیلاً به عرض جناب اشرف رسانیده، نسبت به این مواد، موافقت معظم الیه جلب، که بدین وسیله ابلاغ و به اطلاع عموم برادران عزیز فارس میرساند:
-
- اجرای کامل متون قانون اساسی، همیشه مورد توجه جناب اشرف آقای قوام السلطنه نخست وزیر بوده و خواهد بود.
-
- انجمن ایالتی فارس به امر جناب اشرف آقای نخست وزیر، تشکیل خواهد شد.
-
- به محضر افتتاح پانزدهمین دوره تقیننه، قانون لازم به منظور ازدیاد تعداد وکلای فارس، تقدیم مجلس شورای ملی خواهد گردید.
- در قسمت اتصال راه آهنهای کشور به فارس، دراولین فرصت امکان، عملی خواهد گردید.