مولتیپل اسکلروزیس: (MS)
مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن سیستم اعصاب مرکزی است که مغز و نخاع را درگیر میکند و باعث ایجاد اختلال در هدایت جریانات عصبی و الکتریکی میشود. تعداد زیادی از مردم جهان به به این بیماری مبتلا هستند. حدود 5/3 میلیون نفر در دنیا و بین 30 تا40 هزار نفر در ایران از این بیماری رنج میبرند و این میزان روز به روز در حال افزایش است و از آن به بیماری قرن یاد میکنند. علت اصلی این بیماری ناشناخته است و پیشگیری و درمان قطعی ندارد (عابدینی و همکاران، 1387).
در بیماری مولتیپل اسکلروزیس، غلاف میلین سلولهای عصبی به صورت پیشرونده تحلیل میرود. از بین رفتن غلاف میلین باعث اختلال در انتقال پیامهای عصبی صادر شده توسط مغز به عضلات میشود و به دنبال آن به تدریج بخشی از عضلات بدن توانایی خود را از دست میدهند. علت دقیق این بیماری هنوز ناشناخته است (دیبولت و مک کوبین، 2004).
تاریخچهی بیماری ام اس:
تا سال 1835، مولتیپل اسکلروزیس یا ام. اس به طور رسمی تعریف نشده بود. اولین بار ژان کروویلر، پزشک فرانسوی، در کتاب خود با علائم ضعف پیشرونده، فلج دست و پا، اختلال در بینایی، گرفتگی عضلات و چند علامت دیگر آن را توضیح داد و سپس ژان مارتین شارکو، دیگر پزشک فرانسوی که به پدر عصبشناسی معروف است، در سال 1868، آن را اسکلروز آن پلاک، به معنی لکهها یا پلاکهای سفت شده نامید (آبراموویتز، 1384؛به نقل از عابدینی، 1392).
فرایند خود ایمنی در ام. اس:
به دلیل شکاف در سد خونی مغزی، این سد به سلولهای ایمنی که در حالت عادی به صورت بیخطر در جریان خون زندگی میکنند، اجازه میدهد تا وارد سیستم عصبی مرکزی شده و به میلین و آکسونها حمله کنند که پیامد آن ، بروز علائم ام. اس است. فرایند خودایمنی که در این بیماری رخ میدهد بدین ترتیب است (کالب و همکاران، 1390):
1-التهابی که در جریان یک عود (حمله یا بدتر شدن) بیماری ام. اس رخ میدهد، به سد خونی مغزی آسیب وارد میکند و به سلولهای ایمنی این اجازه را میدهد که به داخل سیستم عصبی مرکزی وارد شوند.
2-مواد سمی به داخل سیستم عصبی مرکزی آزاد میشود، که میتواند موجب بیشتر شدن التهاب گردیده و در پی آن میلین و آکسون از هم گسیخته میشود.
3-سلولهای عصبی به نام آستروسیت به داخل محلی که در آنجا آسیب روی داده است، وارد میشوند و تولید بافت جوشگاهی میکنند ( که این حالت مولتیپل اسکلروز نام دارد یعنی اسکارهای متعدد).
نتایج پدیدهی خودایمنی اصلا خوب نیست: التهاب باعث بروز تورم میشود و این امر در کار انتقال پیامهای سیستم عصبی اختلال ایجاد میکند. دمیلناسیون سبب از بین رفتن پوشش اطراف آکسونهای سلولهای عصبی میگردد، که این امر به نوبهی خود، منجر به کاهش یا قطع انتقال پیام عصبی میشود، نهایتاً ممکن است آکسونها گسسته شوند (فرایندی که نام آن از بین رفتن آکسونی است) و در نتیجهی ارتباط سیستم عصبی با قسمتهای مختلف بدن از بین میرود. بیماری ام. اس با روشهای آنالیز مایع مغزی نخاعی، مطالعات الکتروفیزیولوژیکال و تصویربرداری، همچنین بر اساس تاریخچهی بیمار و یافتههای بالینی تشخیص داده میشود (کورتس، نیوتن و مک نیل، 2005؛ کالب و همکاران، 1390؛آبراموویتز، 1384؛به نقل از عابدینی، 1392).
از شایعترین عوارض این بیماری، خستگی، ضعف جسمانی، گرفتگی عضلانی، لرزش، عدم تعادل، دوبینی، اشکال در درک حسهای محیطی و اختلال در راه رفتن است. اختلالات تعادل یکی از مشکلات شایع بیماران مبتلا به ام اس میباشد. تحقیقات نشان میدهند که 78درصد مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس از عدم تعادل شاکی هستند. عدم تعادل باعث کاهش استقلال عملکردی، گسترش ناتوانی و هم چنین افزایش خطر افتادن میگردد. ناتوانی در حفظ تعادل سادهترین فعالیتهای روزانهی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس را تحت تأثیر قرار داده، تا جاییکه اعمال سادهای نظیر ایستادن و راه رفتن نوعی چالش برای این بیماران محسوب شده و باعث میشود در بسیاری از فعالیتهای خود نیازمند کمک اطرافیان باشند (جکسون، فریتز و راجرز، 2007).
ام اس، سومین عامل ناتوانی در آمریکاست و شایعترین بیماری ناتوانکنندهی نورولوژیک در افراد جوان میباشد. بنابراین این بیماری به بهترین دوران زندگی فرد صدمه زده و به تدریج او را به سمت ناتوانی پیش میبرد (اندروز، هاسمن و بلادر، 1997).
انجمن ملی ام اس آمریکا اعلام کرد که در حدود 5/2 میلیون نفر در دنیا به بیماری ام اس مبتلا هستند و هر هفته 200نفر به آنها اضافه میشوند که از این جمعیت تقریباً 500هزار نفر در آمریکا هستند و هر ساله 8 هزار مورد جدید شناسایی میشوند (غفاری، احمدی و نبوی، 1387).
تعداد زیادی از مردم جهان به این بیماری مبتلا هستند و آن چه اهمیت توجه به این بیماری را به ویژه در کشور ما دو چندان میکند شیوع رو به رشد آن به ویژه در سالهای اخیر است که تا به حال هیچ بررسی آماری دقیقی به منظور تعیین افراد مبتلا در ایران انجام نشده است ولی برآورد میشود بیش از چهل هزار نفر در حال حاضر در ایران به این بیماری مبتلا باشند. این بیماری اغلب در سنین 40-20 سالگی رخ میدهد و در بین زنان 5/2 تا 3 برابر مردان است.
کاهش یا ناتوانی کارکردن، بار اقتصادی زیادی را به جامعـه تحمیل میکند. موسسهی ملی بیماری اعصاب و سکتهی مغـزی در آمریکا تخمین مـیزنـد کـه هزینـهی ناشـی از ام. اس در آمریکـا سـالیانه بـیش از 5/2 بیلیـون دلار اسـت و و در ایران بیش از 20درصد بودجهی دارویی وزارت بهداشت تخمین زده شده است. میزان مرگ و میر بر اثر ام اس، در طول دو دههی گذشته در آمریکا حدود 25درصد افزایش یافته است. افـراد مبـتلا بـه بیماری ناتوانکننده و مزمن ام. اس با مشکلات زیادی روبـرو هستند؛ این مـشکلات، شـرکت بیمـاران را در فعالیـتهـای ارتقـاء سـلامتی محـدود نمـوده و در نتیجـه سـبب افـزایش عوارض ثانویه و محدودیت در زندگی مستقل گردیـده اسـت (غفاری، احمدی و نبوی، 1387).
اهمیت پرداختن به جنبههای روانی سلامت بر کسی پوشیده نیست. یکی از مهمترین دلایل اهمیـت بهداشـت روان، شــیوع بــالا و نــاتوانکننــده و نیــز بسیار شدید و طولانی بعضی از اختلالات روانی است، به طوری کـه طبـق گزارش مجامع علمی، حدود نیم میلیارد نفر از مردم دنیا از اختلالات روانـی و مغـزی رنـج مـیبرنـد و میلیـونهـا فرامــوش شــده درد و رنــج خــود را پــشت دیوارهــای نــاامیــدی نــه تنهــا در ســکوت و انــزوا، بلکــه در احــساس شرمساری، محرومیت و مرگ تحمل میکنند. ســلامت روان در بیمــاران مبــتلا بــه ام. اس بــه دلیــل درگیری وسیع ماده سفید در نـواحی سـابکورتیکـال و نواحی مرکزی، دچار اختلال میشـود. در اپیدمیولوژی ام. اس وارد شدن ضربههای روحی و اسـترس نیـز دخیـل است (جنتی، عظیمی و محمودی، 1381).
علائم و نشانههای ام اس:
علائم و نشانههای بیماری ام اس بسیار متنوع و متغیر است و برحسب اینکه فرآیند دمیلینه شدن سلولهای عصبی در کدام قسمت از سیستم اعصاب مرکزی اتفاق افتاده است میتواند منجر به بروز علائم متنوعی در این بیماری گردد. بنابراین محدودهی پلاکها یعنی نوع و محل سلولهای درگیر که در هر فرد متفاوت میباشد، میتواند به بروز نشانههای مختلف منتهی گردد. به همین علت نمیتوان هیچ الگوی مشخصی برای ام اس در نظر گرفت و هر فرد مبتلا به ام اس، نشانههای خاص خود را دارد که این علائم و نشانهها از نظر شدت و از نظر طول دورهی درگیری در آن فرد به مرور دستخوش تغییر میگردند. این نشانهها که در دستگاههای مختلف بدن ایجاد میگردند، به شرح زیر میباشند:
1-اختلال در تعادل و هماهنگی بدن: عدم هماهنگی-ناپایداری در راه رفتن- لرزش- سرگیجه- حرکت ناگهانی اندامها
2-اسپاستیسیتی: گرفتگی عضلات و خستگی
3-تغییرات حسی: کرختی- سوزن سوزن شدن- مور مور شدن- احساس درد
4-اختلالات بینایی: دوبینی-تاری دید-حرکات سریع و ناخودآگاه چشم
5-اختلال بلع-تکلم و تنفس:کند شدن تکلم- نارسایی تنفس- تغییر در آهنگ تنفس
6-مشکلات مثانه و روده: مشکلات دفع ادرار و اجابت مزاج
7-اختلالات جنسی
8-حساسیت به حرارت
9-اختلالات شناختی و عاطفی: کاهش قدرت تمرکز- قدرت حافظهی کوتاهمدت- افسردگی (میرشفیعی، 1387).
DeBolt,LS & McCubbin,JA.
Jean Cruvielheir
Jean Martin Sharcot
Sclerose en plagues
Blood-Brain Barier (BBB)
Jackson,K . Fritz,I & Rodgers,M.
Anderews,K. L. Husmann,O. A & Bladder,O. Y.