عمل به باورهای دینی و سلامت­روان

کوئینگ (2004) حداقل ١٠ دلیل برای تبیین رابطه بین دین و ir/%d8%a7%d8%a8%d8%b9%d8%a7%d8%af-%d9%be%d9%86%d8%ac%e2%80%8c%da%af%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%b4%d8%ae%d8%b5%db%8c%d8%aa/ ” title=”شخصیت”>شخصیت­های دینی که رنج بسیار کشیده­اند، الگوبرداری می­کنند و این مسأله باعث افزایش تحمل و پذیرش موقعیت­های غیر قابل تغییر در آنها می­شود

8- افراد دیندار از الگوی تصمیم­گیری خاصی استفاده می­کنند
این الگو فرد را در جهت افزایش تصمیم­گیری­های مفید برای اطرافیان و خود و کاهش تصمیم­گیری­های خود مخرب سوق می­دهد، و این امر تا حدی از شدت استرس­های زندگی می­کاهد

9-دین تنها منبع پاسخگو به سؤالات نهایی است؛ بویژه در موارد اضطراری که علم قادر نیست به فرد کمک کند
این مسأله بخصوص در موارد جدی مثل بیماری­های لاعلاج از اهمیت خاصی برخوردار است

10- دین باعث برخورداری فرد از حمایت اجتماعی بیشتر می­شود
این امر به سبب ارتباط فرد با جامعه مذهبی، و خداوند ایجاد می­شود

کوئینگ (1998 به نقل از بائومل[1]، 2000) 577 بیمار بستری در بیمارستان را که بیش از 55 سال سن داشتند، مورد بررسی قرار داد
او دریافت که گرایش­ها و رفتارهای مقابله­ای مثبت مذهبی رابطه معکوسی با احتمال ابتلا به ir/%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%af%db%8c%d8%af%da%af%d8%a7%d9%87-%d9%85%d8%b9%d9%86%d9%88%db%8c%e2%80%8c%da%af%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c/ ” title=”افسردگی”>افسردگی دارد
منظور از گرایش­های دینی مثبت، اعتقاد به مهربانی خداوند و داشتن تصویری خوب از دین است
رفتارهای دینی مثبت شامل مواردی چون اعتقاد به مهربانی خداوند، سعی در رسیدن به خداوند و جستجوی حمایت از منابع مذهبی است

و نیز از لوین[2](1994 به نقل از شلمزاری و معتمدی، 1380) در مورد اثرات دین بر سلامتی و کارکردهای روانی- اجتماعی آن،  بیان می­کند که این اثرات می­تواند ناشی از عوامل زیر باشد:

دستورات دینی، رفتارهایی را مجاز می­شمارد که با انجام دادن آنها سلامتی انسان تأمین و با انجام رفتارهایی غیر مجاز سلامتی به مخاطره می­افتد
برای مثال مصرف نکردن الکل، ir/%d8%b9%d9%88%d8%a7%d9%85%d9%84-%d8%a7%d9%81%d8%b2%d8%a7%db%8c%d8%b4-%d8%a7%d8%ad%d8%b3%d8%a7%d8%b3-%d8%aa%d8%b9%d9%84%d9%82-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%af%d8%b1%d8%b3%d9%87/ ” title=”احساس تعلق”>احساس تعلق و دوستی­های صمیمی برای فرد می­گردد
وی معتقد است ارتباطات اجتماعی همچون سپری (احیاناً از طریق شیوه­های ایمنی-شناختی و عصبی روانی) از تأثیرات زیانبار فشار و خشم جلوگیری می­نماید

باورها و عقاید دینی باعث ایجاد صلح، ir/%d8%a7%d9%86%da%86%d9%87-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%a7%d8%b6%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%a8-%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af-%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%85/ ” title=”اضطراب”>اضطراب و ترس شده و احساس تنهایی او را از بین می­برد و حسی از عشق و احترام در او بر می­انگیزد

 

2-4-3-3- عمل به باورهای دینی و تنظیم هیجان شناختی

به نظر پارگامنت (1997، به نقل از خدایاری فرد و همکاران، 1378) باورهای دینی از سه طریق می­تواند در مقابله با فشارهای گوناگون روانی و محیطی و در تنظیم هیجان شناختی مؤثر باشد که عبارتند از:

نخست آن که، باورهای دینی می­تواند به عنوان بخشی از فرایند مقابله تلقی گردیده و بر نحوه ارزیابی خود از عامل تهدیدکننده و شدت آن اثر بگذارد
به عبارت دیگر باورهای دینی ممکن است متغیرهای میانجی مانند محدودیت­های شخصی و اجتماعی فرد و نیز چگونگی ادراک از منابع و رویدادهای فشارزا را تحت تأثیر قرار دهد

دوم آن که، باورهای دینی می­تواند در فرایند مقابله و تنظیم هیجان شناختی مداخله نماید، یعنی در تعریف مجدد از مشکل به گونه­ای که قابل حل باشد کمک کند، از این رو باورهای دینی به افراد کمک می­کند تا خود را از نظر هیجانی حفظ کرده و در برخورد با آن موقعیت از طریق معناجویی و امیدوار ماندن تلاش نماید

سوم آن که، باورهای دینی می­تواند نتایج و پیامدهای حاصل از عوامل فشارزا را تحت تأثیر قرار دهد
بدین معنی که تفسیر افراد از نتایج مربوط به رویدادها و حوادث زندگی، تحت تأثیر باورها و اعتقادات دینی قرار می­گیرد

 

[1] Baumel, S

[2] Loyn