
اساسیترین معضلات آموزشوپرورش در آن زمان کمبود نیروی انسانی مقید و آموزشدیده بود. درواقع کسانی عهدهدار امور تربیتی و اخلاقی بودند که تا پیشازاین صلاحیتهای اخلاقی، حرفهای و تواناییهای آنان محل تردید بود. معلمین از میان فارغالتحصیلانی انتخاب میگردیدند که در خارج تحصیل نموده و تقید چندانی به اسلام و آموزههای دینی نداشتند ؛ بنابراین اعتقادات دینی دانش آموزان را به تمسخر میگرفتند و زمینه رویگردانی آنان را از مذهب فراهم میساختند.
6 – نظام آموزشی عیناً از نظامهای آموزشی بیگانه اقتباسشده بود و کسانی هم که کتابهای درسی را تهیه میکردند، خود تحت نفوذ سلطۀ فرهنگ بیگانه قرار داشتند، این امر باعث میشد درنوجوانان ایرانی یک نوع احساس تمجید و ستایش نسبت به فرهنگهای بیگانه و احساس تحقیر و شرمزدگی نسبت به فرهنگ ایرانی و اسلامی ایجاد گردد.
بنابراین مشاهده میکنیم جو حاکم بر جامعه در دوران حکومت شاهنشاهی مروج فرهنگ غربی، بیحجابی، بیبندوباری و فساد بوده که این در نهادهای همچون آموزشوپرورش، صداوسیما بهوضوح رؤیت می شد و زمینه بروز انحرافات و ناهنجاریها را در جامعه بهویژه قشر نوجوان فراهم میساخت.
ب: بعد از انقلاب اسلامی
یکی از مسائل اساسی که در اوایل انقلاب دولت با آن مواجه بود، وجود گروههای خائن و منافق بود که زمینه جذب نسل نوجوان و جوان را فراهم کرده و بهواسطهی آنان علیه انقلاب اقدام میکردند. بسیاری از این نوجوانان دبیرستانی بودند که سن و سال زیادی نداشتند و تحت تأثیر سازمان تحصیل را رها کرده و به نشریه فروشی و چسباندن تراکت و پوستر به دیوارها و احیاناً حملات مسلحانه میپرداختند.
دکتر علی قائمی در تحقیقات خود مبتنی بر شناسایی عوامل انحراف نوجوانان بعد از انقلاب با گروهی از این نوجوانان مصاحبه داشته است و دراینارتباط بیان میدارد:
«برخی از این نوجوانان به خانوادههای سهلانگار تعلق داشتند که در امر حمایت فرزندان سست وبی تعهد بودهاند. وی بیان میدارد در مصاحبه با دختر جوانی او بیان میداشت تا نیمههای شب در خیابان میگشت و بهاصطلاح کارسازمانی انجام میداد و شبهنگام بهوقت خواب در خانه تیمی یا نزد دیگران میخوابید. برخی دیگر متعلق به خانوادههای سست مذهب بودند؛ خانوادههایی که عقاید مذهبی ریشهداری نداشتند. فیالمثل مادر پای بند حجاب بود؛ ولی آن را برای دخترش نمیپسندید. دختری میگفت: خانوادهام مذهبی بود ولی در من نقشی نداشت. همچنین بیان میدارد به جمعی از نوجوانان برخوردیم که به خاطر فقر جذب سازمانهای انحرافی میشدند، زیرا کار و سرگرمی نداشتند وزندگیشان به کار و ولگردی میگذشت.» پس از پیروزی انقلاب گرفتاری مسئولان از یکسو، توطئهی عوامل ضدانقلاب در به تحصن کشیدن ادارات، ایجاد آشوب و اغتشاش در مدارس و بیبرنامگی اولیای آموزشوپرورش به علت بهتزدگی در سرعت پیروزی انقلاب سبب شد که تا مدت کوتاهی برای مدارس و دانش آموزان فکر ارزندهای نشود. و این نیز همانطور که ذکر کردیم به سود گروههای منافق در به انحراف کشیدن دانش آموزان شده بود.
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
بیشترین تحولات در نظام آموزشوپرورش مبتنی بر اصلاح اشکالات و انحرافات آموزشوپرورش بعد از انقلاب مدیون دو وزیر شهید (محمدجواد باهنر و محمدعلی رجایی) است. همانگونه که ذکر کردیم، یکی از عوامل فساد، آموزش مبتنی بر رواج فرهنگ غربی و بیبندوباری بود که بهخوبی در کتابهای درسی مشاهده میشد.
اما شهید باهنر در زمان صدارت خود تحول در محتوی کتب درسی را در صدر برنامههای خود قرارداد. وی تأکید میکرد «که بسیاری از متون کتب درسی باید تحول یابد و منطبق باشد با نیاز جامعه و زبان جامعه، ما چه کنیم که دانشآموز گمشده، خود را در کتاب و در کلاس درس بیابد و از آن بیگانه نباشد، کتاب باید گویا و آشنا باشد.» همچنین بیان میداشت: «ادبیات متعهد است؛ یعنی اگر ما را با متون نظم و نثر آشنا میکند، محتوی هم لازم دارد. پیام هم لازم دارد. تعلیم اندیشههای خلاق، پاک و سازنده اسلام هم، نیاز دارد.»
بنابراین کتابهای درسی متناسب با موضوع، دو سال یکبار، سه سال یکبار و پنج سال یکبار تدوین میشد؛ و محتوی کتابها نسبت به قبل از انقلاب غنیتر و پر محتوی تر شد، البته این تغییر نهتنها در مورد ادبیات بلکه در سایر دروس صورت پذیرفت؛ زیرا شهید باهنر معتقد بود سایر کتابها هم بهنوعی ترویج مکتب سکولار است.
درزمینۀ طبقاتی شدن آموزش که در زمان طاغوت رایج بود اعتراض نمود و بهنوعی عدالت آموزشی را فراهم کرد؛ بدین صورت که سعی شد امکانات آموزشی در مناطق محروم و روستاها گسترش یابد و همه کودکان و نوجوانان بااستعداد که در نقاط محروم بودند و تا آن زمان از سواد بهرهای نبردند از این امکانات استفاده نمایند.
اقدامات دیگرشهید باهنردر راستای تحول آموزش و پرورش درزمینۀ تشکیل نهاد امور تربیتی و ایجاد مراکز تربیتمعلم بود تا تربیت و آموزش معلمان بر اساس ضوابط اسلامی باشد و جامعه از معلمان متعهد و با اطلاعات کافی برخوردار شود. این اقدامات در ابعاد مختلف ، تا حدود زیادی زمینههای فساد دوران شاهنشاهی را مرتفع گردانید. اما باید در نظر داشت هیچ جامعهای منزه از جرم و انحراف نیست و همواره عوامل مختلف روانی، خانوادگی و اجتماعی زمینههای ناهنجاری و بزهکاری را در دانش آموزان امروز فراهم مینماید. از طرفی امروزه دشمنان اسلام و انقلاب چون از تهاجم نظامی – سیاسی طرفی نبردند، هجوم خود را متوجه مبانی فرهنگی جامعه اسلامی ما کرده و در صدد آن هستند، تا از طریق تاختوتاز بر ارزشهای اسلامی و عقاید و اخلاق قشر نوجوان زمینههای نشر فساد، لاابالیگری، بیایمانی و بیبندوباری را ایجاد نمایند.
درواقع چنین تهاجمی به قشر جوان در قالب مد، لباس، آرایش، رواج مواد مخدر صنعتی، تبلیغ عرفانهای کاذب از طریق لشکر نامرئی امواج ماهوارهای است بهگونهای که این شبکهها با پخش فیلمها و برنامههای برای مقابله با هویت فرهنگی جوانان، خانواده و جایز شمردن روابط قبل از ازدواج ایجادشده و از ابزارهای هنری جنگ نرم است. گسترش عقاید و اندیشههای انحرافی در مدارس، افزایش روابط نامشروع و سایر انحرافات ازجمله نگرانیهای امروز آموزش و پرورش است.
در ارتباط با تغییرات مقاطع تحصیلی باید بگوییم که در سال 1370 دورههای تحصیلی به شکل 1 سال، دوره آمادگی بود که البته الزامی نبود. البته اخیراً دوره پیشدبستانی بهجای آن قرارگرفته که الزامی است. دوره دبستان، راهنمایی و متوسطه قبلا به ترتیب پنج سال، سه سال و چهار سال بود. از سال 1371 به بعد دوره متوسطه سه سال شد و دوره یکساله پیشدانشگاهی به آن اضافه گردید. از سال 1391 تغییراتی در مقاطع تحصیلی ایجاد شد؛ به این صورت که دوره ابتدایی بهصورت یک دوره 6 ساله شد و دوره راهنمایی حذف گردید و بهجای آن دو، دوره 3 سالۀ متوسطه یک و دو قرار گرفت. در سال 91 این برنامه به شکل آزمایشی اجرا شد و در سال 1392 بهصورت قطعی شده است. با توجه به اینکه هنوز عملاً تغییری در عناوین مدارس ایجاد نشده و دانشآموزانی که در مقطع راهنمایی تحصیل میکنند وارد دوره دبیرستان (متوسطه) میشوند و هنوز مقطع تحصیلی راهنمایی در مورد دانشآموزانی که در این مقطع تحصیل میکردند وجود دارد، مبنای دوره متوسطه در این پایاننامه همان دوره چهارساله متوسطه قبل در نظر گرفتهشده است.
فصل دوم:
علت یابی جنایی رفتارهای نابهنجار دانش آموزان
در این فصل به بررسی علل مؤثر بر بروز رفتارهای نابهنجار دانش آموزان در بعد فردی – روانی، خانواده، مدرسه و سایر عوامل اجتماعی میپردازیم. بخشی از اطلاعات این فصل مبتنی بر مطالعات توصیفی وکتابخانه ای بوده و از آیات و روایات معصومین همچنین نظریات جرمشناسان در این زمینه الهام گرفتهشده است؛ بخشی دیگر مبتنی بر اطلاعات آماری بوده که با توجه به هر مبحث و گفتار نتایج عملی حاصل از پژوهشهای آماری را ذکر نمودهایم.
مبحث اول: علل فردی – روانی
گفتار اول: اختلالات روانی
اختلال شخصیت ضداجتماعی روانپزشکان فرانسوی در ابتدا این انحراف را «دیوانگی اخلاقی» یا کجروی رفتاری بدون هیچ گونه نقص هوشی گذاشتند که در دوران کودکی یا نوجوانی آغاز میشود. برخی ضوابط تشخیص این اختلال بر اساس انجمن روانپزشکی آمریکا بدین شرح است: «1- بیتوجهی نسبت به دیگران و پایمال کردن حقوق آنان. 2- تحریکپذیری یا پرخاشگری که با تکرار نزاعهای جسمانی یا تهاجمها آشکار میشود.3- ناتوانی در تطبیق با هنجاری اجتماعی مرتبط با رفتارهای قانونی.»
برخی روانشناسان خصیصههای اصلی این اختلال را بدینصورت بیان میکنند: بیتفاوتی نسبت به توجه، مهربانی یا اعتماد دیگران، فقدان ندامت و پشیمانی در قبال اشتباهات، فعالیتهای جنسی بیبندوبار، مبتذل و غیر منسجم. درواقع این اختلال بیانگر شخصیتی است که قادر به انطباق با قوانین و مقررات جامعه نبوده و آنها را نقض مینماید.
اختلال شخصیت نمایشی یا هیستریانیک این اختلال در زنان و دختران نسبت به مردان بیشتر شایع بوده است و رفتار مبتلایان توأم با تظاهر، اغراقآمیز همراه با خودپسندی، خودبینی و عواطف سطحی و کمعمق است. توجه دیگران چیزی است که آنها نمیتوانند بدون آن زندگی کنند و مانند دارو به آن نیاز دارند. افراد مبتلابه این اختلال بیشازحد بهظاهر و تیپ خود اهمیت میدهند و همواره تلاش زیادی در جلبتوجه دیگران بهخصوص جنس مخالف دارند و سعی میکنند پوششان جذاب باشد. دست به آرایشهای عجیبوغریب میزنند، خواهان مدهای جدید و تغییرات پیدرپی هستند. در موقعیتهای که کانون توجه نیستند احساس ناراحتی میکنند وتعامل آنان با دیگران همراه با وسوسههای جنسی نامناسب یا رفتارهای تحریکآمیز است. اختلال بیشفعال یا کمبود توجه این اختلال در مقوله اختلالات روانی است که برای اولین بار در دوران کودکی و نوجوانی تشخیص داده میشود. مبتلایان به این اختلال اکثرا بداخلاق، ستیزهجو، نافرمان، لجوج و بیانضباط هستند. این کودکان و نوجوانان در مدرسه از دستورات اطاعت نمیکنند و بیشتر وقت معلمان را متوجه خود می نمایند؛ بهگونهای که مدام در حال جنبوجوش بوده و نظم کلاس را بر هم میزنند، حواسپرت بوده و توجهی به درس نمیکنند. از تکالیفی که نیازمند فعالیت ذهنی مستمر است اجتناب کرده و اغلب در انجام تکالیف و فعالیتها ناتوان میباشند. در خانه نیز از خواستههای والدین اطاعت نمی نمایند و عملکرد تکانشی دارند، ازنظر هیجانی نااستوار، تحریکپذیر و خشن هستند و این حالت تکانشی تا بزرگسالی باقیمانده و آنان را ناتوان میسازد.
گفتار دوم: عدم تأمین نیازهای روانی
همه افراد دارای نیازهای هستند که تأمین آنها بهعنوان محرک اصلی آنان برای زندگی است. شناخت و برآوردن این نیازها نقش مؤثری در پیشگیری از رفتارهای نابهنجار و نابسامانیهای روانی دارد. در این میان تأمین نیازهای روانی ازآنجهت که بر سلامت رفتار و روان فرد تأثیر میگذارد دارای اهمیت بسزایی است. در تحلیل عوامل رفتار نابهنجار دانش آموزان، عدم تأمین نیازهای روانی را میتوان بهعنوان عامل مؤثر بهحساب آورد .برخی از این نیازهای روانی که عدم تأمین آنها زمینه بروز رفتار نابهنجار دانش آموزان را ایجاد میکند به شرح زیر است.
الف: کمبود محبت
ازجمله عوامل تأثیرگذار بر تربیت روحی و روانی که در زمره مهمترین نیازهای روانی فرد قرار دارد، نیاز به محبت است. این نیاز از آغاز زندگی انسان تا پایان حیات همواره وجود دارد؛ اما اهمیت آن در برخی از دورههای زندگی فرد بیشتر است. نیاز به محبت در سالهای اولیه حیات و همچنین در سنین نوجوانی و دوران پس از بلوغ که میل به استقلالطلبی و خودنمایی در نوجوان ظهور می کند بیشتر موردتوجه است.
دین مقدس اسلام همواره توجه ویژه به تأمین این نیاز روانی داشته و آن را لازمه تربیت دینی دانسته است؛ زیرا در تربیت، توجه به نیازهای روانی و رشد دادن ابعاد روحی و فکری از اهمیت خاصی برخوردار است. سیره تربیتی ائمه معصومین نیز در تأکید بر