مداومی از وظایف مقید شده توسط مقرارت
–    حوزه های مشخصی از مهارت ، یعنی تخصص ، اختیار تفویض شده و مقررات حاکم بر نحوه استفاده از آن
–     تنظیم سلسله مراتبی از مقام ها یا شغل ها ، یعنی هر سطحی از شغل ها
–     انتصاب در سمت ها برپایه مهارت فنی
–     تفکیک اداره کننده گان از صاحبان سازمان
–        مقام های اداری ، حقوق مربوط به خود دارند ، و صاحبان مقام ها دارای هیچ حقی نسبت به سمت مشخصی نیستند.
–       مقرارت ، تصمیم ها و اقدامات به صورت کتبی تدوین و ثبت می شوند. ( همان مآخذ، ۱۳۸۸)
مهمترین عوامل رشد سازمان های بورکراتیک از نظر وبر، اندازه و پیچیدگی سازمان است.
اندازه ، زمانی که رشد سازمان آغاز می شود تخصص ها افزایش می یابند و سطوح سازمانی نیز افزایش یافته و در نتیجه شغل های جدید ایجاد می شود و جذب نیرو از خارج از سازمان انجام می شود و بدنبال خود مهارت تازه ونگرش های جدیدی از خارج سازمان را در پی خواهد داشت.
پیچیدگی ، هر چند که اندازه، پیجیدگی را بدنبال خود دارد عواملی چون تکنولوژی پیشرفته و مدرن ضرورت ونیاز به مهارت ها ی تخصصی تر را می طلبد . حیطه نظارت کوچک می شود و کنترل کیفیت جنبه حیاتی پیدا میکند و رقابت نیز بوجود می آید. ( الوانی، ۱۳۸۴)
۴.۲.۲ مکتب نئوکلاسیک:
پس از مکتب کلاسیک ها در مدیریت، مکتب نئوکلاسیک در حیطه ی مدیریت ظهور یافت. نئوکلاسیک ها با نهضت روابط انسانی شناخته می شدند. در سال ۱۹۲۰، در حالی که غرب رکود اقتصادی را تجربه می‌کرد، برخی از دانشمندان علوم اجتماعی به رهبری التون مایو۵۵ مطالعاتی را دربارهٔ چگونگی واکنش کارکنان به میزان تولید در صورت تغییر شرایط کاری، طراحی شغل و محرک‌های مدیریتی، آغاز کردند. بخش اعظم این مطالعات در یکی از واحدهای شرکت وسترن الکتریک در شهر هاثورن۵۶ صورت گرفت که بعدها به مطالعات هاثورن مشهور شد. نئوکلاسیک‌ها بر جنبه‌های انسانی مدیریت تأکید می‌کردند. طرفداران این روش معتقد بودند که مدیریت باید توجه خود را بر افراد متمرکز کند؛ به بیان دیگر متغیرهای اجتماعی را مؤثرتر از متغیرهای فیزیکی می‌دانستند. عمده فعالیت‌هایی که در این دوره انجام شد به دو دستهٔ زیر تقسیم می‌شود:
– مطالعه هاتورن
– نگرش رفتاری
در نظریه های گونه ی اول، سازمان به صورت سیستمی بسته در نظر گرفته شده و رفتار انسان، اجتماعی است. نظریاتی که اصطلاحا روابط انسانی نام گرفته اند در این طبقه قرار دارند. اگر در نظام های بروکراتیک، ارضای نیاز های مادی و جسمانی برای نیل به کارایی مورد تاکید بود، در این گونه سازمان ها ارضای نیاز های اجتماعی و روانی، اساسی برای عملکرد بالای اعضای سازمان است. التون مایو پایه گذار و چهره ی شاخص این گونه از نظریه ها است .او در تجربیات خود دریافته بود که انسان ها همانند نیاز به عذا و هوا و محیط فیزیکی مناسب، به احساس شخصیت در محیط کار ، روابط اجتماعی مطلوب، حرمت و صمیمیت در سازمان نیز نیاز دارند. در تحقیقات بعدی نیز که مایو به همراه روتلیسبرگر۵۷ انجام داد؛ نظریات او تایید شدند تحقیقات تیم مایو نشان داد که میزان تولید، تابع همکاری های گروهی است، به عبارت دیگر، تبدیل گروه (به معنای تجمعی از افراد) به تیم (به معنای تشریک مساعی افراد برای نیل به اهدافی مشترک و از پیش تعیین شده)، عامل اصلی در میزان تولید است. به طور خلاصه می توان گفت ایجاد روابط انسانی میان کارگران و سرپرستان، عامل مهم و تعیین کننده در افزایش تولید و کارآیی کارکنان بوده است و نظریات نسان گرایی در مدیریت پا به عرصه ی وجود گذاشتند. ( الوانی ۱۳۸۵)
– نگرش رفتاری (مدیریت)
نگرش رفتاری (مدیریت) که بر این مبنا استوار بود که مدیرانی که روابط انسانی خوبی در محیط کار برقرار می‌کنند می‌توانند به بهره‌وری دست یابند. به علاوه، جنبش روابط انسانی مرحله‌ای را ایجاد کرد که تکامل یافتهٔ آن امروز به‌عنوان رشتهٔ رفتار سازمانی، یعنی مطالعهٔ افراد و گروه‌ها در سازمان مطرح است. ( رضاییان، ۱۳۸۵)
۵.۲.۲ مکتب سیستمی:
سیستم عبارت است از اجزا به هم پیوسته و مرتبط با هم که به نحوی تنظیم گردیده اند کهک کل مجزا از تک تک اجزا را به وجود می آورند. ویژگی های منحصر به فرد سیستمی، نحوه ازتباط با اجزا با خود سیستم است. هر سیستم از طریق دو نیروی متضاد تفکیک و ادغام شناخته می شود. در یک سیستم، وظایف تخصصی تفکیک می شوند تا جایگزین الگوهای کلی مبهم شوند. معمولا سیستم ها به دو دسته بسته و باز طبقه بندی می شوند. سیستم بسته از ابتدای مطرح شدن ان از علم فیزیک نشات گرفته است. این تفکر سیستم ها را خودکفا و مستقل در نظر می گیرد. ویژگی مهم این تعریف نادیده گرفتن اثر محیط بر سیستم است. سیستم باز تعامل پویای سیستم را با محیطش نشان می دهد. تمام سیستم ها دارای سه عنصر نهاده، فرایند تبدیل و ستاده اند.سیستم ها، مواد اولیه، انرژی، اطلاعات و منابع انسانی و نظائر این ها را دریافت می کنند و آن ها را به کالا ها، خدمات، منابع و غیره تبدیل می کنند. ( رابینز۵۸،۱۳۸۶)
مکتب سیستمی سازمان را هم چون سیستمی با متغیر های وابسته به محیط توصیف می کند و آن را در سطحی بالاتر از دو مکتب قبلی قرار می دهد. در تفکر سیستمی سازمان به صورت یک منظومه واحد که متشکل از اجزا مرتبط و متعادل است، در نظر گرفته می شود و اصل وابستگی متقابل مهم ترین خاصیت ان را تشکیل می دهد. اگر اجزا و عناصر تشکیل دهنده ی سازمان به تنهایی مورد بررسی قرار گیرند، سازمان شناخته نشده است.زیرا آن چه سازمان را به صورت یک مجموعه ی واحد در می آورد، روابط متقابل بین بین اجزا و عناصر آن است. این روابط در مکاتب قبلی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. تفکر سیستمی در مدیریت با توجه به عوامل درونی و بیرونی سازمان تصویر کاملتری را از سازمان ارائه کرد و تئوری های دقیقتری را برای تحلیل مدیریت و سازمان بدست داد. ( رضاییان، ۱۳۸۸)
۶.۲.۲ تئوری اقتضایی:
تئوری اقتضایی که برگرفته شده از مکتب سیستمی در مدیریت است، مطلق گرایی در مدیریت را خطا دانسته و مطلوبیت هر شیوه و روشی را در مدیریت وابسته به شرایط و موقعیتی می داند که در آن زمان و مکان سازمان را احاطه کرده است. در این تئوری مطلوب بودن شیوه های مدیریت بستگی به موقعیت داشته و شیوه ای که در یک موقعیت مطلوب و مناسب است ممکن است در موقعیتی دیگر نامطلوب و نامناسب باشد. از این رو این نوع نظریه ها را تئوری ”بستگی “ نیز نامیده اند. امروزه با بهره گیری از این تئوری، مدل های گوناگونی در شاخه های مختلف مدیریت پرداخته شده است که هر کدام موضوع موردنظر خود را با دیدی اقتضایی می نگرند. در این تئوری ها بهترین شیوه وجود ندارد و مطلوبیت هر هر روشی بستگی به شرایط و موقعیت دارد. ( الوانی، ۱۳۸۴)
نظریه آشوب از جمله رهیافت های سیستمی و اقتضایی به مدیریت محسوب می گردد. نظریه پردازان سنتی مدیریت تلاش می کردند تا “بهترین راه” را برای فعالیت مدیران در وضعیتهای گوناگون، شناسایی کنند؛ به طوری که پس از دستیابی به اصولی جهانشمول، “مدیریت خوب” الزاماً در گرو یادگیری و نحوه به کارگیری آنها باشد. اما دیری نگذشت که پژوهشگران دریافتند که گاهی اوقات ضرورت دارد تا برخی از اصول سنتی مانند وحدت فرماندهی فایول، مبنی بر اینکه هر یک از افراد فقط باید به یک رئیس پاسخ دهد)، برای دستیابی به نتایج بهتر، نادیده گرفته شوند. از این رو شکل گیری نظریه اقتضایی آغاز شد. (میر سپاسی، ۱۳۸۶)
رهیافت اقتضایی که گاهی رهیافت وضعیتی نیز نامیده می شود، بر اجتناب از اصول گرایی مطلق تأکید دارد؛ در واقع، ضرورت مدیریت بر مبنای اقتضا از این واقعیت نشأت می گیرد که عملکرد مدیر در هر زمان، باید با توجه به “موقعیت و مجموعه شرایط فعالیت وی” ارزیابی شود . وظیفه نظریه و علم، تجویز یک عمل برای یک وضعیت خاص نیست، بلکه یافتن روابطی بنیادی، فنون اساسی و سازماندهی دانش موجود بر مبنای مفاهیمی روشن است؛ زیرا نحوه کاربرد فنون مذکور در عمل، به وضعیت بستگی دارد؛ از این رو تاکید می شود که “مدیریت مؤثر”، همواره بر مبنای شناخت مقتضیات تحقق می پذیرد. (رضاییان،۱۳۸۴)
بنابراین بر اساس رویکرد اقتضایی، تلاش می شود تا واکنش های مدیریتی با مسائل و فرصت های منحصر به فرد وضعیتهای گوناگون، هماهنگ گردد. استفاده از رویکرد اقتضایی، اهمیت خاصی در مدیریت امروز دارد؛ به طوری که کاربرد این رویکرد به همه وظایف مدیریتی تسری یافته است. برای مثال مفهوم بوروکراسی از نظر ماکس وبر، برای معرفی شکل مطلوب و مناسب سازمان مطرح شد؛ ولی اگر با نگرش اقتضایی به طرح بوروکراتیک سازمان نگریسته شود، این طرح فقط به مثابه یکی از الگوهای سازماندهی قابل استفاده است؛ یعنی انتخاب بهترین ساختار برای هر وضعیت معین، به عوامل چندی بستگی دارد؛ از جمله “میزان تغییرات محیطی”، “فن آوری عمده سازمان” و “راهبردی که سازمان دنبال می کند”، “اندازه سازمان” و “شبکه های قدرت و کنترل در سازمان”؛ با توجه به این عوامل، فقط هنگامی که محیط نسبتاً پایدار باشد و عملیات آن قابل پیش بینی باشد و اندازه آن بزرگ باشد، استفاده از ساختار بوروکراتیک، بهترین کارکرد را خواهد داشت؛ یعنی در سایر وضعیت ها باید از گزینه های دیگر ساختاری استفاده شود. در واقع بر مبنای رویکرد اقتضایی، “ساختاری که برای یک سازمان مفید است، ممکن است برای یک سازمان دیگر فاقد مطلوبیت باشد” و حتی گفته می شود “آنچه که در یک زمان خوب عمل می کند، ممکن است در آینده (به دلیل تغییر مقتضیات) خوب عمل نکند”. (کریتنر، ۱۳۸۷)
شعور متعارف نیز ضرورت استفاده از “رهیافت اقتضایی” در رفتار مدیریت را تأیید می کند. از آنجا که سازمان ها از حیث اندازه، هدف ها، نوع فعالیت ها و مانند آن، با هم تفاوت دارند، یافتن اصول جهان شمولی که در همه شرایط و وضعیتهای سازمانی گوناگون کارساز باشند، عجیب به نظر می رسد. به همین دلیل میتوان گفت که: “همه چیز بستگی دارد به …” و این پرسش را مطرح کرد که “به چه چیز بستگی دارد؟”. پژوهشگران مدیریت تلاش می کنند در پاسخ به این پرسش، “متغیر ها” یا “چیزها” را شناسایی کنند. با توجه به نقش محیط واهمیتی که در تصمیم گیری های اقتضایی ایفا می کند، شناخت مدیریت راهبردی۵۹ بسیار حائز اهمیت خواهد بود. ( دفت۶۰، ۱۳۸۵)
۷.۲.۲ ترکیب:
ترکیب آرایش های خاصی از الگوهای ساختاری، فرهنگی، استراتژیکی، سیستم های کنترلی و دیگر عوامل سازمانی به شمار می اید که با محیطی خاص متناسب شده باشد. به دیگر سخن، یک ترکیت خاص، یکی از معدود طبقه بندی هایی است که بر مینای روابط داخلی و دو جانبه که از یکدیگر حمایت می کنند و بر اساس آن می توان سازمان ها را طبقه بندی کرد، شکل گرفته است. بنابراین ترکیب در