۱۳۸۵)
همان طور که در ابتدای بحث به آن اشاره شد، تعاریف متعددی برای واژه ی راهبرد یا استراتژی ارائه شده است. با توجه به ۷ مورد ذکر شده ی فوق، می توان استراتژی را چنین شناخت؛ راهبرد جهت حرکت و قلمرو فعالیت های سازمان در دراز مدت است که علی القاعده منابع سازمان را با محیط متغیر آن، به ویژه نیاز های بازار و مشتریان، به گونه ایی هماهنگ می سازد که به توقعات و انتظارات و ارزش های اشخاص و افراد ذی نفوذ و ذی نفع پاسخ مناسب داده شود. به بیانی دیگر؛
تدابیر و طرح یا نقشه ایی که جهت تهیه وتخصیص و به کارگیری هرچه منطقی تر ( قابل توجیه یا بهینه) منابع ( مانند نیروی انسانی و مالی و تجهیزات و امکانات) برای رفع مشکلاتی که به دلیل بی توجهی به شرایط محیطی بروز کرده است یا برای بهتر ساختن وضع خوب فعلی استفاده شود وجوابگوی بازار و مشتریان بوده و رضایت افراد ذی نفع وذی اثر در سازمان را جلب کند، راهبرد به شمار می آید. ( همان ماخذ، ۱۳۸۴)
۶.۲ برنامه ریزی استراتژیک:
در نگرش سنتی مدیریت، برنامه ریزی نقطه ی شروع تمامی حرکت ها است و اهمیت آن از گذشته ی دور بر همگان آشکارگردیده و آن را مهم ترین وطیفه ی مدیریت دانسته اند. در همین راستا سیر تحول جامعه ی بشری از ساده به پیچیده، حرکت شتابدار و تحولات عظیم در عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تکنولوژی، به ویژه در دهه ی اخیر، صحنه های جدیدی را آفرید و هر روز نگرش های جدید مطرح شد. بر این اساس برنامه ریزی در مدیریت، همگام با تحولات جامعه ی بشری و در پاسخ گویی به نیاز های مختلف زمانی در قالب شیوه ها، نگرش ها و رویکردهای مختلفی مطرح گردیده است. (علی احمدی، فتح الله، تاج الدین، ۱۳۸۴)
برنامه ریزی در سیر تکاملی خویش، دستخوش تحولات بسیاری قرار گرفته است. این تحولات طی سه دوره قابل تفکیک است. گذار از مرحله ی محصول گرایی۱۲۱ در قرن نوزدهم میلادی به دوره ی بازارگرایی۱۲۲ و نهایتا به دوره ی فرا صنعتی، باعث شد برنامه ریزی، روش ها و انواع آن نیز متناسب با نیاز هر دوره متحول شود. ( آنسوف۱۲۳، ۱۳۷۷)
در نمایشگرهای۲.۳ ، ۲.۴ و ۲.۵ ویژگی های دوره ی مذکور، روش ها و رویکرد های رایج در امر برنامه ریزی به اختصار بیان شده است.
نمایشگر ۲.۳. دوره ی محصول گرایی؛ ویژگی ها و گرایش های آن
دوره ی محصول گرایی، شروع سال های ۱۸۲۰-۱۸۳۰
ویژگی ها و مشخصات دوره:
– تاکید بر محصول
– فروش تمام تولیدات
– تاثیر محدود عوامل بیرونی
– توجه عمده به درون سازمان
– رقابت حول و حوش محصول نهایی
– تولید به صورت انبوه
گرایش ها و روش های متداول برنامه ریزی:
– گرایش به گذشته و برنامه ریزی بر اساس محدودیت های درون سازمان
– مدیریت فردی
– بودجه بندی
– برنامه ریزی سالانه
منبع: علی احمدی علرضا، فتح الله مهدی، تاج الدین مهدی، نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، انتشارات تولید دانش، چاپ یازدهم، ۱۳۸۲
نمایشگر ۲.۴دوره ی بازارگرایی؛ ویژگیها و گرایش های آن
دوره ی بازارگرایی شروع از سال های ۱۹۰۰
ویژگی ها و مشخصات دوره:
– محصولات متنوع و بازار های رقابتی
– اشباع بازار ها از محولات مشابه
– تمرکز بر بازار مصرف
– مشتری گرایی
– تحول دید از درون سازمان به بیرون سازمان
– قیمت، کمیت و میفیت به عنوان مزیت رقابتی
گرایش ها و روش های متداول برنامه ریزی:
– -گرایش یه حال و آینده ی ایستا وبرنامه ریزی به عنوان مبنایی برای ترسیم آینده طبق روند گذشته شکل گرفت.
– برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت
– برنامه ریزی بلند مدت غلتان
– برنامه ریزی ۱۲۴SBU ها
– برنامه ریزی استراتژیک در سطح شرکت۱۲۵
منبع: علی احمدی علرضا، فتح الله مهدی، تاج الدین مهدی، نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک، انتشارات تولید دانش، چاپ یازدهم، ۱۳۸۲
نمایشگر ۲.۵ دوره ی فراصنعتی ویژگی ها و گرایش های آن
دوره ی فراصنعتی شروع از سال های ۱۹۵۰
ویژگی ها و مشخصات دوره:
– محیط پویا و پر تغییر
– طرح پیچیدگی به عنوان مساله غالب
– شکل گیری چالش های جدید و غیر منتظره
– شدت یافتن مسائل و موانع بیرونی از قبیل موانع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
– تشدید میزان رقابتی بودن بازار ها
– تمرکز برآگاهی، دانش و اطلاعات
گرایش ها و روش های متداول برنامه ریزی:
– گرایش تعاملی و برنامه ریزی به عنوان مبنایی برای یادگیری سازمان شکل گرفت.
– برنامه ریزی مشارکتی و تعاملی
– مدیریت استراتژیک
– بصیرت و تفکر استراتژیک
– دیدگاه تلفیقی برنامه ریزی و بصیرت استراتژیک
– مدیریت تغییر
– مدیریت دانش
– سازمان یادگیرنده
منبع: آنسوف مک دانل، استقرار مدیریت استراتژیک؛ ترجمه عبدالله زندیه، انتشارات سمت، ۱۳۷۷
۱.۶.۲ گرایش های برنامه ریزی:
به دنبال مباحثی که مطرح شد، می توان گفت که ویژگی های زمانی هر یک از دوره های زمانی مختلف، منجر به گرایش های خاص از برنامه ریزی شد که با عناوین ارتجاعی۱۲۶، غیرفعال۱۲۷،فعال۱۲۸ وتعاملی۱۲۹ موسومند.گرایش مسلط بعضی برنامه ریزان به گذشته است که به آن ارتجاعی گفته می شود. گروهی به زمان حال گرایش دارند که غیر فعال نامیده می شود و برخی به آینده متمایلند که به فعالان معروفند. چهارمین گرایش، گرایش تعاملی است که گذشته، حال و آینده را به عنوان بخش های مجزا، ولی غیر قابل تفکیک یک آشفتگی می بیند که باید برای آن برنامه ریزی کرد. این گرایش به طور مساوی به همه ی این ویژگی ها می پردازد و بر این باور است که بدون در نظر گرفتن این جنبه های زمانی، توسعه امکان پذیر نخواهد بود.
(علی احمدی، فتح الله، تاج الدین،۱۳۸۴)
دسته ی چهارم برنامه ریزان، با توجه به تغییرات و تحولاتی که عوامل درون سازمانی و برون سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهد، سعی می کنند سیستم ها را به گونه ای طراحی کنند که توانمندی یادگیری، انعطاف پذیری و پویای ان ها افزایش یابد. (مینتزبرگ۱۳۰، آلساراند۱۳۱، لمپل۱۳۲،۱۳۸۴)
۲.۶.۲ فرایند پایه ی برنامه ریزی استراتژیک۱۳۳ :
این فرایند معمولا توسط سازمان هایی که بسیار کوچک باشند و یا این که در زمینه ی برنامه ریزی استراتژیک پیش از این فعالیت زیادی نداشته اند. این فرایند شامل موارد زیر است:
شناسایی مقاصد: این بیانیه، فلسفه وجودی سازمان را تشریح می کند. بیانیه باید آن دسته از احتیاجاتی را که سازمان قصد برطرف کردن آن را در جامعه دارد بیان کند. معمولا نوع جامعه ی مورد نظر نیز باید بیان گردد.
انتخاب اهداف متناسب با ماموریت سازمان: اهداف۱۳۴ بیانه ی کلی در مورد احتیاجات وخواسته های سازمان جهت رسیدن به مقاصد یا ماموریت می باشد و به موضوع های عمده ی پیش روی سازمان اشاره دارد. اهداف کمی۱۳۵ نیز باید به طور گسترده بیان شوند تا افراد بتوانند در مورد برآورده شدن اهداف اظهار نظر نمایند.
شناسایی برنامه های اجرایی برای هر برنامه: طرح های اجرایی فعالیت هایی هستند که برای اطمینان از پیاده سازی استراتژی به اجرا در می آیند.
نظارت مستمر۱۳۶ و بهنگام کردن طرح:طرح ریزان در این گام معمولا میزان دستیابی به اهداف ونحوه ی پیاده شدن برنامه های اجرایی را منعکس می نماید. ( اعرابی،پارساییان،۱۳۷۹)
۳.۶.۲ رویکرد مبتنی بر ارزش افزوده۱۳۷:
برنامه ریزی بر مبنای ارزش افزوده، رویکرد جدیدی در برنامه ریزی استراتژیک می باشد. دراین رویکرد به میزان تاثیر تصمیم های استراتژیک بر ایجاد ارزش افزوده تاکید می شود. برنامه ریزی بر این مبنا می تواند یک ایده بسیار مهمی در برنامه ریزی استراتژیک تلقی شود.اصول سوددهی دراین رویکرد متمرکز بر تامین ارزش افزوده برای سهام داران شرکت می باشد. (علی احمدی،فتح الله، تاج الدین ۱۳۸۴)
۴.۶.۲ رویکرد برنامه ریزی برمبنای ارزش های مدیریتی۱۳۸:
یکی از جدیدترین رویکرد های مدیریت، برنامه ریزی بر مبنای ارزش ها و اجرای آن هاست. بلانچارد۱۳۹ و اوکانر۱۴۰ که از صاحب نظران علم مدیریت هستند، با ارائه ی مفهومی جدید در مدیریت به عنوان” مدیریت از راه ارزش ها” افق جدیدی را برای حل مشکلات سازمانی بر روی مدیران گشودند. پیروی از رفتار سازمان ارزش مدار، نه به عنوان یک گزینه ی جذاب، بلکه به عنوان یک ضرورت برای بقای سازمان توصیه شده است. پیام این رویکرد این است که هر چه محیط رقابتی تر و متلاطم تر می شود، سازمان به انسجام درونی، تفاهم و اعتماد متقابل و آرمان مشترک بین آدم ها بیشتر نیاز دارد. بنابراین لزوم سودآوری پایدار، برقراری یک رابطه ی برد- برد۱۴۱ بین همه ی ارکان و ذینفعان سازمان است. این نوع مدیریت ماهیت توان افزایی دارد.( بلانچارد، ۱۳۸۱)
۵.۶.۲ رویکرد برنامه ریزی مبتنی بر هدف۱۴۲:
برنامه ریزی مبتنی بر هدف، عبارت است از فرآیندی که بر اساس آن اهداف کلان سازمان تدوین شده و خط حرکتی، جهت حرکت و مقدار حرکت تدوین می شود. گام های تدوین برنامه بر این اساس به شرح زیر است:
– تعیین اهداف بلند مدت و استراتژی
– مشخص کردن اهداف ویژه سازمانی و بخش ها
– برنامه ریزی عملیاتی
– اجرا و کنترل
– ارزیابی و بازخورد ( مصطفی کاظمی، ۱۳۷۹)
شایان ذکر است در رویکرد برنامه ریزی استراتزیک مبتنی بر هدف، محیط داخلی و خارجی مورد ارزیابی و تحلیل دقیق قرار می گیرد تا به نحوی واقع بینانه نسبت به فرموله کردن اهداف اقدام نمود. (دفت۱۴۳، ۱۳۸۱)
۶.۶.۲ رویکرد مبتنی بر سناریو پردازی۱۴۴:
این رویکرد زمانی استفاده می شود که چند نیروی خارجی، با تاثیرات مختلف که ممکن است سازمان را تحت تاثیر قرار دهد، وجود داشته باشد. برای هر تغییر پیش رو، سه سناریوی متفاوت برای اینده پیش بینی می شود ( شامل بدترین، بهترین و معقول ترین)که ممکن است بر اثر تغییرات، سازمان با آن ها مواجه شود. بدترین سناریو، اغلب انگیزه ای قوی برای تغییر پدید می آورد. )علی احمدی،فتح الله، تاج الدین۱۳۸۴)
۷.۶.۲ رویکرد خود سازمان دهی۱۴۵:
فرایند سنتی برنامه ریزی استراتژیک،غالبا مکانیکی یا داخلی است. یعنی آن ها معمولا علت و معلولی هستند. اما نگرش دیکری در برنامه ریزی وجود دارد که مشابه پدید امدن و تکامل یک موجود زنده طی یک فرایند خود سازمان دهی ( خود تطبیقی) است.برخی افراد امکان دارد فرایند های برنامه ریزی ارگانیک را به فرایند های خطی مکانیکی سنتی ترجیح دهند. خود سازمان دهی، نیازمند رجوع دایمی به ارزش های متداول سازمان، صحبت در مورد ارزش ها و انعکاس دایمی فرایند های جاری و سیستم ها به همه ی افراد است. ( همان ماخذ،۱۳۸۴)
۸.۶.۲ رویکرد استفاده از منابع دیگران۱۴۶:
اگر سازمان دارای منابع انحصاری و ویژه ایی نباشد، برنامه ریزی از دیدگاه منابع برای آن سازمان بی معنا است.اگر بپذیریم برای تحقق یک هدف، می توان بر منابع دیگران بر حسب اقتضا استفاده کرد، می توان استراتژی هایی چون تولید بدون کارخانه، فروش و سازمان های